بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی خيرخواهان

بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی

اقتصاد ایران در حالی وارد سال پایانی سند چشم‌انداز ۲۰ ساله ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۳ می‌شود که موفقیت کمی در جامه عمل پوشاندن به هدف رشد اقتصادی برای تبدیل ایران به اقتصاد اول منطقه مطابق با این سند داشته است. در واقع انتظار طبیعی این بود که دستیابی به رشد اقتصادی بالا و مداوم و به‌تبع آن ایجاد مشاغل جدید برای انبوه جوانان جویای کار، هر اولویت دیگر مدنظر حکومت را تحت‌الشعاع خود قرار دهد.
ایران قوی هاشمی‌طبا

ایران قوی

همچون سال‌های گذشته، در روز 22 بهمن مردم ایران در راهپیمایی سالروز پیروزی انقلاب اسلامی یعنی بیست‌و‌دوم بهمن حضور یافتند و خاطره پیروزی انقلاب و نیز شهدای انقلاب و دفاع مقدس را گرامی داشتند. انقلابی که با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی پیروز شد و مردم اعم از خواص یا عوام با برداشت خود -‌هر‌چند متفاوت- از آن استقبال کرده و بر آن پای فشردند
سه‌شنبه ۲۹ اسفند ۱۴۰۲ - 2024 March 19
کد خبر: ۱۲۳۱۴۸
تاریخ انتشار: ۱۸ دی ۱۴۰۰ - ۱۳:۴۹

تدبیر24»امیرساعدی دریانی - آتش زدن تندیس تازه رونمایی شده سردار رشید اسلام، سردار قاسم سلیمانی توسط عده ای ناشناس در شهرکرد، دلهای افراد بسیاری را در جامعه ایران به درد آورد؛ تندیس مردی که همین چند روز قبل، سراسر ایران و منطقه در مراسم دومین سالگرد شهادتش، در عزایی جانسوز، معزا بود.در شهرکرد تجمعی در اعتراض به آتش زدن تندیس سردار سلیمانی برگزار شد و رسانه های بسیاری این خبر را بازتاب دادند. من اما بنا دارم این رخداد را، از زاویه دیگر بنگرم؛ یک انسان تا چه حد می تواند بزرگ و برجسته باشد که حتی تندیس او، اسباب رنجش خاطر عده ای شود و به جانش بیفتند؟! چند نکته در این باره قابل طرح و شرح است:

1- قاسم سلیمانی صاحب میلیون ها تندیس است؛ اما نه الزاما در میادین شهرهای ایران و منطقه، بلکه میلیون ها تندیس در قلب میلیون ها انسانی که راه و رسم و روش این سردار بلندقامت و استوار ایران و اسلام را در دل و جان، زنده نگاه داشته اند.

تندیس در میدان را آتش بزنند، خب بزنند، با تندیس های درون دلها چه می خواهند کنند؟ آنها که نمی توانند میلیون ها قلب را آتش بزنند، می توانند؟ بگذارید برتان گردانم به آن تشییع پیکر باشکوه؛آنجاست که معلوم می شود یک ایران، خانه ی تندیس های سلیمانی است و این آتش زدن ها، جز دردسر برای عده ای که ره و رسم نمی شناسند، سود دیگری ندارد. آنها خودشان را خسته می کنند.

2- اگر آتش زدن تندیس سردار سلیمانی یک بازتاب و یک واکنش به کلیت نظام و چهارچوب نظام اسلامی است، باید به آتش زنندگان بگوییم، شما چه قدرت دونی دارید که اعتراض‌تان، آتش زدن یک تندیسِ یادبود است! مضاف بر این، نکته ای دیگر هم هست و آن این است که سلیمانی به درستی نماد یک نظام و باورهای عقیدتی و سیاسی آن است. اما همین نماد به ما می گوید برخی ارکان دولت و حاکمیت در برخی حوزه ها، راه را چنان اشتباه رفته اند که حالا که عده ای هر چند اندک، بنا می کنند به دولت واکنش نشان دهند، ناگزیر می شوند به این نمادِ باور نظام اسلامی یورش ببرند. این اتفاق یک پیامد منطقی دارد و آن این است که، حاج قاسم در سمت درست تاریخ ایستاده است؛ شما باید خیلی هنرمند باشید تا در این کوران انواع کاستی ها در زندگی رومزه اجتماعی و ... چنان سالم و استوار بر عقیده زندگی کنید که بدل بشوید به نماد نظام اسلامی و نماد مقاومت و نماد راست قامتی بر ایمانی سیاسی.

3- من گمان می کنم اگر حاج قاسم به لحاظ جسمی هم زنده بود، چنان که یاد و خاطره اش تا ابد زنده است، به آتش زنندگان، نصیحتی شیرین می کرد و از سر تقصیرشان می گذشت: نصیحتش احتمالا این بود که: آتش زدن عکس و تندیس من، دردی از شما دوا نمی کند، بروید بنشینید و ببینید ایران و اسلام به چه تلاش ها و باورهایی نیاز دارد برای بهبود و پیشرفت و ترقی دنیوی و اخروی...

4 - جبهه دشمنان انقلاب و اسلام و جمهوری اسلامی، همچنان که مقام معظم رهبری همواره به دقت و درستی اشاره کرده اند، امروز بر تخریب باورها و نمادهای باورمندی ما تمرکز یافته است؛ آنها هر چه طی سالیان و دهه ها تلاش کرده اند تا به کلیت کشور آسیب بزنند، نتوانسته اند و تمام راه هایشان به بیراهه ختم شده است و لذاست که امروز در پی تخریب نمادهای ما آمده اند. پس بدون شک، بر ماست تا در صیانت از باورها و نمادهایمان استوار شویم و این راه را محکمتر از گذشته، بپیماییم. چنین باوری، ملزوماتی دارد که در آینده، به نوبه خود درباره آنها خواهم نوشت و خواهم گفت.

* استاد دانشگاه
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما:
نام:
ایمیل:
* نظر:
داغ ترین ها