بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی خيرخواهان

بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی

اقتصاد ایران در حالی وارد سال پایانی سند چشم‌انداز ۲۰ ساله ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۳ می‌شود که موفقیت کمی در جامه عمل پوشاندن به هدف رشد اقتصادی برای تبدیل ایران به اقتصاد اول منطقه مطابق با این سند داشته است. در واقع انتظار طبیعی این بود که دستیابی به رشد اقتصادی بالا و مداوم و به‌تبع آن ایجاد مشاغل جدید برای انبوه جوانان جویای کار، هر اولویت دیگر مدنظر حکومت را تحت‌الشعاع خود قرار دهد.
ایران قوی هاشمی‌طبا

ایران قوی

همچون سال‌های گذشته، در روز 22 بهمن مردم ایران در راهپیمایی سالروز پیروزی انقلاب اسلامی یعنی بیست‌و‌دوم بهمن حضور یافتند و خاطره پیروزی انقلاب و نیز شهدای انقلاب و دفاع مقدس را گرامی داشتند. انقلابی که با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی پیروز شد و مردم اعم از خواص یا عوام با برداشت خود -‌هر‌چند متفاوت- از آن استقبال کرده و بر آن پای فشردند
جمعه ۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 April 26
کد خبر: ۱۳
تعداد نظرات: ۳ نظر
تاریخ انتشار: ۲۹ تير ۱۳۹۲ - ۱۸:۵۵
مطالب بخش روشنفکران جوان لزوماٌ بازتاب دیدگاه های تدبیر24 نیست

 

مصطفی فقیهی: حماسه سیاسی اخیر، با تدبیر رهبر معظم انقلاب ، همراهی و تاثیر شگرف آیت الله هاشمی رفسنجانی و حجت الاسلام سید محمد خاتمی، حاج حسن خمینی و برخی دیگر، حقیقتاً موضوعی غیرقابل انکار بود و تحملی فولادین، عزمی راسخ، خلقی بصیر و هوشی سرشار می طلبید که با نگاه تیزبینانه ی بزرگان و همچنین خرد ، عقلانیت و البته سابقه ی مطول دکتر حسن روحانی، به نقطه ی عطفی در تاریخ انقلاب اسلامی تبدیل شد.

نام گفتمان اعتدال، به عنوان پیروز بلامنازع این انتخابات  رقم خورد. "این گفتمان،باریکه ای راهیست میانه اصلاح طلبی و اصولگرایی و نهریست روان و اعتدال رو که از هر دو جبهه ی مهم انقلاب اسلامی بهره می برد اما به دلیل آنکه در میانه ی خطی آتشین ایستاده ، از دو یا چند سو، زیر بارش آبشارهای دشمنانه ، جاهلانه و البته گاهی هم خیرخواهانه قرار خواهد گرفت.

یکی از این جریان های تندرو - که 8 سال رییس باب طبعش بر مسند قدرت نشسته و در اقدامی رندانه اما باور ناپذیر، کاستی هایش را به گردن جریان انحرافی می اندازد - اینک ، یک گام به پیش نهاده و حملات پیدا و پنهان خود علیه جریان اعتدال را با ادعای "دلسوزی" و "دردمندی" آغاز کرده است!

در این مورد ذکر نکاتی چند ضروری به نظر می رسد:

یکم. هنوز دولت کاری را شروع نکرده، پاره­ای افراد و چهره های خاص از  انفعال و سکوت جریان اعتدال به سود مصالح خاص و جزیی جناح خود بهره گرفته و تلاش میکنند از حماسه 24 خرداد و انتخاب حسن روحانی، ایدئولوژی جزم اندیشانه­ای در جهت تثبیت و تقویت موقعیت خویش و حذف و طرد رقیب استفاده کنند. آنها از مواعید و دواعی و دعاوی  ناگفته ی و صرفاً شنیده شده به نقل از رئیس جمهور منتخب و نزدیکانش ، عناصری خاص را منتشر و بیرون می­کشند که به کار بافتن تار و پود ایدئولوژی سیاسی­شان بیاید.

اینان به ناروا از مقدسات مذهبی، به سود مطالبات سیاسی با فهم خویش از مقوله­های یاد شده استفاده نادرست می­کنند. رئیس جمهوری منتخب را که سرمایه ارجمند نظام جمهوری اسلامی و مایه اعتبار ملی و بین المللی ماست، سخاوتمندانه مصادره می­کنند و به دلخواه جناح خاص خود از آن بهره می­برند.

گویی از منظر برخی از این افراد - من جمله آقای حسین شریعتمداری مدیرمسئول روزنامه کیهان - کابینه نیز باید براساس نظر آنان چیده شود. ظاهراً ایشان فراموش کرده یا تمایلی ندارند به یادآورند که تا همین چندی پیش، تندترین انتقادات را در قامت حامی یک کاندیدای خاص! علیه روحانی به زبان می آوردند و به خاطر حمایت شخصیت هایی چون هاشمی و خاتمی، حملات سنگینی را ترتیب  می دادند. اینک اما، او در چرخشی آشکار، رئیس جمهور منتخب را یک چهره ی نزدیک به جریان متبوع خود پنداشته و ضمن ابراز نگرانی مکرر برای روحانی، در مورد کابینه ی دولت آینده نسخه پیچی هم می فرمایند!

شاید هر کس دیگر جای آقای شریعتمداری بود، در این شرایط ترجیح می داد به خاطر گاف های تکراری و مجموعه ی سنگین پیش بینی های محقق نشده و راست های دروغ از آب درآمده!، چند صباحی به احترام ملت سکوت  کرده و حکم صادر نکنند! نه آنکه از موضع طلبکاری، گستاخانه نگران مسائلی شوند که اساساً ارتباطی به ایشان ندارد. البته آقای شریعتمداری در یادداشت امروز خود، لطف کرده و این مجوز را به رئیس جمهور منتخب داده اند که "انتخاب اعضای کابینه حق قانونی ایشان است" .

دوم. اما یادداشت اخیر آقای شریعتمداری - مانند  گذشته - مملو از اتهامات ناروا، سنگین و کینه توزانه است که حکایت از تداوم این برنامه ی  تکراری ، عیراخلاقی و ضد انسانی دارد. وصل کردن چندین جریان نامرتبط سیاسی به یکدیگر و دست و پا کردن نتیجه ای بی ربط تر، از جمله ی این برنامه گندیده شده، است.

شریعتمداری و امثالش - که در منتهی الیه هر دو جناح عمده ی سیاسی کشور دیده می شوند و تعدادشان نیز بسیار قلیل است - دیری است که مصالح و منافع ملی را از یاد برده­اند. مشکلات فزاینده و فرساینده مردم مظلوم این دیار - که مکرر از سوی رهبر معظم انقلاب تکرار و تکرار می شود - را نادیده گرفته­اند و تمام هم و غمشان، ترسیم نقشه برای نابودی، حذف و بی حیثیت کردن رقیب به هر قیمت و با هر وسیله شده است. هر لحظه به دنبال دستمایه­ای برای هتک و بی آبرو کردن حریف سیاسی خویش­اند، بدون آن که توجه کنند از ناحیه این درگیریها چه لطمه­هایی به منافع و مصالح ملی وارد می­آید و چگونه ریشه­های اعتماد را در قلب و ذهن و زبان ملت می­خشکانند و بنیادهای اخلاق را در جامعه و کشور ما ویران می­کنند.

او که سالهاست با فحاشی رکیک به نیروهای انقلاب و طرح ادعاهای وحشتناک و غیرمستند ، نامی برای خود دست و پا کرده است، از یاد برده­ که پیامبر، مظهر اخلاق و ادب بود و دیانت اسلام و شریعت آن، چه اندازه برای آبرو و حیثیت انسانها ارزش قائل است تا جایی که غیبت و تهمت و دروغ و امثال آن را در شمار بزرگترین گناهان قرار داده و حرمت و آبروی انسان را از حرمت کعبه بالاتر دانسته است. اما متأسفانه امروز بسیاری از خلاف­هایی چنین بزرگ توسط انسان­های کوچک و پر مدعا انجام می­شود و متأسفانه رفتار و عمل  برخی مسئولان ما طوری است که این دست افراد تأثیر گذارتر و مقرب­تر و عزیزترند، چندان که مشاهده شد او در ایام قدرت دولت آقای احمدی نژاد - البته منهای یکی دو سال اخیر - چنان محبوبیت یافت و مورد توجه قرار گرفت که حتی جایزه منتقد نمونه نیز به او اهداء شد، حالی که تا آن ایام، جز حمایت های آنچنانی، چیز دیگری از او شنیده نشده بود!

گویی برای این جماعت افراط و تفریط، صرفنظر از منافع ملی؛ مصالح ملی، وحدت ملی، آبروی انسانها در شمار بی ارزش­ترین متاع در این بازار سیاه بی حیثیتی است و ظاهراً برای این عده­ حیثیت افراد حرمتی ندارد، راستی و درستی انگیزه و اتهام محلی ندارد، دین و خدا و اخلاق و انسانیت جایگاهی ندارد.  با هزار تأسف، این حرکات بیشتر از سوی کسانی صادر می­شود که مدعی اسلام و دیانت و شریعت­اند. ( به قول جناب سعدی علیه الرحمه "گر تو قرآن به این نمط خوانی، ببری رونق مسلمانی")

زیاد دور نرویم. در همین دیار روزی که نه، ده­ها روز آیت الله هاشمی رفسنجانی ، حجج الاسلام سید محمد خاتمی، ناطق نوری، حاج حسن خمینی و بسیاری دیگر را به چوب طعنه و تهمت بستند و تازیانه ی ناسزا و افترا را به دست فحاشانی مست باده قدرت دادند و چنان کردند که دیدیم، در آن زمان هیچ کس دم بر نیاورد. در نتیجه این اقدامات، نخست بزرگترین سرمایه کشور و نظام یعنی اعتماد عمومی دستخوش تهدید شد و در ثانی کشور و مردم ما از جمعی از بزرگترین سرمایه­های انسانی خود برای مدتها محروم ساخت، اما آن روز هیچ کس دم برنیاورد.

این افراد و رسانه­ ها - با وجود هشدارهای مکرر رهبر معظم انقلاب به انگیزه­های پلشت نفسانی و غیرانسانی و با سوء استفاده از اعتماد عمومی هر از چند گاهی به اصطلاح افشاگری کردند تا جایی که انبان اعتماد ملی را چنان پاره پاره کردند که معلوم نیست کی و با چه سرمایه­ای به جای نخست خود بازخواهد گشت.

بعد از آن عده­ای در پوشش مبارزه با چه و چه حیثیت شمار زیادی از انسانها را در معرض تاراج قرار دادند بدون آن که توجه کنند شاید در میان آن افراد کسانی باشند که بی­هیچ گناهی بردار رفته­اند؛ به طوری که شاید ده­ها بار در یک روز نام آنها در رسانه های افشاگر نقل شد بدون آن که تحقیق شود این اتهام بر مدار حق است یا باطل؛ هیچ کس دم برنیاورد و هر یکی بر باد رفتن حیثیت دیگری را جشن گرفت.

همین افراد هر چه خواستند بر خلاف دستور خدا و رسول و شرع و قانون و حتی انسانیت گفتند و نوشتند و هیچ کس هیچ نگفت. برای آنان کافی است با آنها نباشی پس چون با آنها نیستی بر آنهایی و چون بر آنهایی؛ حیثیت و خانواده و ... مباح خواهد بود.

شریعتمداری و دوستانش - که طی سالهای اخیر یک تنه جریان اصولگرایی را به بحرانی ژرف و صعب العبور کشاندند - روزی یکی را مرتد و دیگری را جاسوس و خائن، سومی را دزد و چهارمی را فتنه گر ، جاسوس آمریکایی و وطن فروش خواندند و هیچ کس هیچ نگفت. اینک نیز این شتر لجام گسیخته و عنان در کف مردان پنهان نهاده، بر درب کابینه ی احتمالی دولت آینده زانو زده، و آتش پر حجمی از اتهامات علیه آن و متولیانش شعله ور شده است و معلوم نیست کی و کجا فروبنشیند.

و صد تاسف آنکه این رویه سالهاست در جریده پرافتخار کیهان، به سان راهبردی غیرقابل عدول تکرار و تکرار می شود...

نگارنده تردید ندارد که مردم به سابقه این امور و اتهامات آگاهند و دریافته­اند که این قبیل اتهامات از ناحیه این جناح و آن جناح و از سوی این دستگاه و آن  دستگاه چقدر در پی سالم سازی محیط کشور است و چه اندازه در پی حذف رقیب و کسب قدرت.

به هر تقدیر، برترین توصیه به جریان­های سیاسی و عناصر فعال آن در این شرایط، سخنی زیبا از حضرت سید الشهدا (ع) است که فرمود «ان لم تکن لکم دین و کنتم لا تخافون المعاد فکونوا احراراً فی دنیاکم» اگر دین ندارید و به روز جزا و رستاخیز هم ایمان ندارید، دست کم مرد باشید.

چه سخت خواهد بود روز واپسین
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
غیر قابل انتشار: ۰
انتشار یافته: ۳
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۳:۵۸ - ۱۳۹۲/۰۵/۱۶
2
5
آزادی بیان خوب است ولی فکر کنم در همه جای دنیا برای کسانی که رسانه ای را در اختیار دارند قوانین عقلانی وجود دارد که تخطی از آن منجر به مجازات مادی و معنوی میشود. روزنامه کیهان سالهاست که یکه تاز بی اخلاقی ، تهمت و مروج شکاف و نفرت شده است. اگر در وقت خودش مجازات میشدند ، وقا. . . را به این اندازه نمیرساند. در ماههای اخیر نوشته های کیهان بخصوص مقالات آقای شریتمداری را بخوانید انگار با یک گروه افراطی دارای مشکل رو. . . جدی ، طرف هستید. آیا این در شان یک روزنامه است که در نظر اغلب مردم ، افراد آن نامتعادل به نظر بیایند و گاه آنقدر خام و کودکانه که موجبات خنده را فراهم کنند؟ حیف از کیهان سالهای اول انقلاب...
کاظم
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۷:۴۲ - ۱۳۹۲/۰۵/۲۸
1
1
خطاب به آقای فقیهی عرضی دارم.اولاخیلی منقلبیدازهتک حرمت افرادیکه درراسشان آقای هاشمی راقرارداده اید.هتک حرمت بداست درهمه زمانهاومکانهاگرچه کسیکه خودرادرمعرض مسولیت ملی قرارمیدهدبایدپاسخگوی اعمالش باشد.حال اینکه چه مقدار ازسوالات وبحثهای اینچنینی درقالب توهین وافراط قرارمیگیردبحث دیگریست.سوال من اینستکه شمادرزمان اصلاحات وآن تهمتهاوهجمه های سنگین علیه آقای هاشمی کدوم طرفی بودیدچه عکس العملی داشتیدوتفسیرتان ازسکوت آقای خاتمی چه بود؟ضمناصحبت ازتفریط هم کرده ایدکه مقابل افراط است مصداق آنراچه کسانی میدانیدوآیاحاضربقلم فرسایی درموردشان هستید.اگر صداقتی باقیمانده وچون مرادتان«آقای خاتمی»سکوترا بهترین جواب نمیدانیددرذیل همین نظر جواب دهید.
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۴:۰۴ - ۱۳۹۲/۰۶/۳۱
1
0
درست مانند دشمنان ایران مینویسد و غیر از خودیها همه را با بدترین الفاظ مورد خطاب قرار میدهد ح بازجو
نظر شما:
نام:
ایمیل:
* نظر:
داغ ترین ها