بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی خيرخواهان

بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی

اقتصاد ایران در حالی وارد سال پایانی سند چشم‌انداز ۲۰ ساله ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۳ می‌شود که موفقیت کمی در جامه عمل پوشاندن به هدف رشد اقتصادی برای تبدیل ایران به اقتصاد اول منطقه مطابق با این سند داشته است. در واقع انتظار طبیعی این بود که دستیابی به رشد اقتصادی بالا و مداوم و به‌تبع آن ایجاد مشاغل جدید برای انبوه جوانان جویای کار، هر اولویت دیگر مدنظر حکومت را تحت‌الشعاع خود قرار دهد.
ایران قوی هاشمی‌طبا

ایران قوی

همچون سال‌های گذشته، در روز 22 بهمن مردم ایران در راهپیمایی سالروز پیروزی انقلاب اسلامی یعنی بیست‌و‌دوم بهمن حضور یافتند و خاطره پیروزی انقلاب و نیز شهدای انقلاب و دفاع مقدس را گرامی داشتند. انقلابی که با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی پیروز شد و مردم اعم از خواص یا عوام با برداشت خود -‌هر‌چند متفاوت- از آن استقبال کرده و بر آن پای فشردند
شنبه ۰۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 April 27
کد خبر: ۱۶۷۵۰
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۱۵ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۴:۲۱
اندیشکده مؤسسه بین‌المللی مطالعات استراتژیک
کارشناس مسائل ایران در مؤسسه بین‌المللی مطالعات استراتژیک بر این باور است که با توجه به شواهد و فرایند کنونی مذاکرات، به احتمال بسیار توافقنامه موقت هسته‌ای با ایران ...
کارشناس مسائل ایران در مؤسسه بین‌المللی مطالعات استراتژیک بر این باور است که با توجه به شواهد و فرایند کنونی مذاکرات، به احتمال بسیار توافقنامه موقت هسته‌ای با ایران برای شش ماه دیگر تمدید خواهد شد.

به گزارش تدبیر24 به نقل از تسنیم به نقل از مؤسسه بین‌المللی مطالعات استراتژیک، مارک فیتزپاتریک، مشاور پیشین وزیر امور خارجه آمریکا در امور هسته‌ای، در گزارشی برای این اندیشکده با بررسی توافقنامه موقت هسته‌ای ایران مدعی است که در صورت تمدید این توافقنامه، نواقص توافقنامه باید پوشش داده شده و از فعالیت‌های مخفی تحقیقاتی و توسعه‌ای ایران جلوگیری شود.

در مورد توافق کوتاه مدت هسته‌ای با ایران خوش‌بین بوده اما در مورد توافق بلند مدت بدبین هستم. از نظر من به احتمال 10 درصد ممکن است در سال جاری توافق جامع منعقد شود؛ بنا به دلایلی که توضیح خواهم داد. به احتمال 80 درصد امکان دارد توافق کوتاه مدت برای شش ماه دیگر تمدید شود. در نتیجه 10 درصد هم احتمال دارد که دیپلماسی به طور کلی در هم شکسته و ناکام بماند.

در مورد برنامه اقدام مشترک که در 24 نوامبر منعقد شد، نظر مثبتی دارم چرا که می‌تواند توانمندی‌های هسته‌ای ایران را محدود کند. با حذف اورانیوم 20 درصد غنی شده گازی، زمان برای تولید اورانیوم تسلیحاتی تقریباً دو برابر می‌شود. در صورت عدم انعقاد این توافق، چنانچه که پیش‌بینی می‌شد، تا فرا رسیدن این تابستان، زمان مذکور به کمتر از نصف کاهش می‌یافت.

هر دو طرف امتیازات مهمی به طرف مقابل دادند. شش قدرت جهانی که با ایران مذاکره می‌کنند، از ایران توقف، خروج و تعطیلی را مطالبه کردند؛ توقف غنی سازی 20 درصد اورانیوم، خارج کردن ذخایر اورانیوم 20 درصد و تعطیل کردن تأسیسات غنی سازی فوردو. اما در این توافق تنها به مورد «توقف» دست یافتند به علاوه چیزی شبیه به «خروج»، که قرار شد ذخیره اورانیوم 20 درصد به طریقی دیگر امحاء شود، که به هر حال غیر قابل بازگشت نیست (قابل بازگشت است). شش قدرت جهانی نیز پذیرفتند که ایران برنامه غنی سازی خود را در اختیار داشته باشدمطالبات قطعنامه‌های پی‌در‌پی شورای امنیت سازمان ملل برای تعلیق فعالیت غنی سازی به واسطه این رویداد، منتفی شد. این بزرگترین دستاورد ایران از این مذاکرات بود. اما به ایران حق آشکار غنی سازی داده نشد. این بزرگترین امتیازی بود که ایران داد؛ تا ماه نوامبر، تهران اصرار داشت که تأیید و اعتراف به حق غنی سازی برای رسیدن به هر گونه توافقی، ضروری استبر موضوع «حق غنی سازی» از طریق یک طرفند دیپلماتیک بسیار منحصر به فرد، غلبه شد: هر طرف زبان توافق را به طرز متفاوتی تفسیر کردند.

در نتیجه تهدید جنگ فرو نشست. گزینه اقدام نظامی پابرجا ماند چنانچه که بر حسب همان احتمال 10 درصدی، دیپلماسی به نتیجه نرسیده و شکست بخورد. رئیس جمهور اوباما همچنان تأکید می‌کند که ایران به سلاح هسته‌ای دست نخواهد یافت. با این حال فعلاً صحبتی از جنگ نیست.

رئیس جمهور روحانی به مردم ایران قول داد که حذف تحریم‌ها را ممکن سازد. این تحریم‌ها به میزان زیادی کاهش نمی‌یابند: 4.2 میلیارد دلار از پول‌هایی که در حساب‌های بانک‌های خارجی مسدود شده به ایران بازخواهد گشت که 4 درصد از کل مبلغی است که مسدود شده‌اند. این پول، پول ایشان است و هیچ کس به ایشان چیزی نمی‌دهد. ایشان همچنین می‌توانند در نتیجه برداشته شدن تحریم‌ها 3 میلیارد دلار درآمد داشته باشند. هر چند که این کار بسیار دشوار است چرا که بانک‌ها از دادن اعتبار به ایران طفره می‌روند. بانک هال‌بنک، که بیشتر تراکنش‌های ایران را رله می‌کند در باتلاق فساد فرو رفته و از تصویر کلی خارج گردید. اما ترکیب کاهش تورم و بالا رفتن ارزش ریال، اوضاع در ایران خوش‌بینانه است.

منتقدین نگران آن هستند که رژیم تحریم‌ها از هم فرو بپاشد. این ادعا به دو دلیل درست نیست. اول اینکه تحریم‌ها پیش از این هم در معرض خطر از هم پاشیدگی قرار داشتند. بزرگترین تحریم‌ها کاهشی بود که آمریکا بر فروش‌ نفتی ایران تحیل کرد اما در طول شش ماه آخر سال 2013، چین، بزرگترین مشتری ایران، فروش خود را تنها 2 درصد کاهش داد. پکن به نقطه‌ای رسید که بیش از آن نمی‌خواهد خرید خود را کاهش دهد. همچنین اگر آمریکا تا کنون در مذاکرات سرسخت نمی‌بود حمایت جهانی از تحریم‌ها از هم می‌پاشید. دوم اینکه آمریکا، انگلیس و دیگر بازیگران تلاش می‌کنند تا مطمئن شوند که تحریم‌های موجود، پابرجا و مستحکم باقی می‌مانند. در ماه دسامبر، وزارت دارای آمریکا، بانک سلطنتی اسکاتلند را به دلیل تخطی از تحریم‌ها 100 میلیون دلار جریمه کرد. در 23 ژانویه، بانک کلراستریم بانکینگ در لوکزانبورگ 152 میلیون دلار جریمه شد چرا که به ایران اجازه داد تا از دسترسی این بانک به سیستم بانکی آمریکا، استفاده کرده و تحریم‌ها را دور بزند.

در مورد توافقنامه موقت خوش‌بین هستم چرا که هیچ یک از دو طرف هیچ انگیزه‌ای برای فریب‌کاری و از دست دادن منافعی که به دست آورده‌اند، ندارند.

تحرک کنگره آمریکا برای اعمال تحریم‌های جدید، که می‌توانست دیپلماسی را مختل کند، تغییر مسیر داده است. بسیار جالب توجه بود که 59 تن از سناتور‌ها، از جمله 16 سناتور دموکرات، لایحه تحریمی جدیدی را امضا کردند که می‌توانست هدف گذاری‌ها را تغییر داده، مطالبات غیر ممکنی را طرح کرده و حمایت از اقدام نظامی را قطعی سازد. سناتورها مدعی بودند که ایشان با ایفای نقش پلیس بد، به اوباما کمک می‌کنند. اوباما نگران بود که عکس این هدف محقق شود. ایران طبیعتاً وضع تحریم‌های جدید را تخطی از توافقنامه موقت می‌بیند؛ توافقنامه‌ای که اتکای آن بر فریز شدن تحریم‌ها در برابر فریز شدن توانمندی‌های هسته‌ای است. سخنگوی کاخ سفید طرح منندز ـ کیرک را دادن رأی مثبت به جنگ خواند. به این دلیل بود که طرح ایشان مخالفت روزنامه‌های مهم و کارشناسان برجسته سیاست خارجی و نیز همه کارشناسان ایرانی را برانگیخت. توافقنامه 13 ژانویه در مورد تفاهمات فنی، نیرو محرکه نهفته در پس این لایحه را متوقف کرد. پنج تن از حامیان این لاحیه اکنون اعلان کرده‌اند که ایشان نیازی به رأی دادن به این لایحه نمی‌بینند. به هر حال، هری رید، رهبر اکثریت سنا، فعلاً لایحه را به رأی نمی‌گذارد.

در مورد توافقنامه بلند مدت بدبین هستم. دو طرف بسیار از اینکه از توافقنامه جامع باید شامل چه چیزی شود، به شدت اختلاف دارند. غرب خواهان عقب گرد عمیق و جدی است؛ امحاء بخش قابل توجهی از سانتریفیوژ‌ها و پایان دادن به فعالیت تأسیسات فوردو و اراک و محدودیت فعالیت هسته‌ای برای یک بازه 20 تا 25 ساله. ایشان همچنین خواهان شفاف سازی در مورد فعالیت‌های تسلیحاتی گذشته ایران هستند.

ایران خواهان بلااستفاده کردن هیچ یک از تأسیسات خود نیست، چنانکه روحانی یک هفته پیش در گفتگو با فرید زاکاریا بر این مهم تأکید کرد. ایران خواهان ابقای توانمندی است که امکان تولید تسلیحات هسته‌ای را در صورتی که تصمیم سیاسی آن صادر شود، به این کشور می‌دهد. ایران تمایل به دادن برخی امتیازات فنی دارد، اما ابقای محدودیت‌ها را برای مدت کوتاهی می‌پذیرد. همچنین ایران تمایلی ندارد تا به فعالیت تسلیحاتی خود اعتراف کند. در برابر محدودیت‌های فنی، ایران خواهان برداشته شدن همه تحریم‌ها است.

زاکاریا اختلاف بر سر بلااستفاده کردن را به مثابه قطار در حال خروج از خط می‌بیند. برخی از سردرگمی‌ها در مورد موضوع بلااستفاده کردن در هفته گذشته، مفهومی و گمراه کننده بود. ایران اصرار داشت که توافقنامه موقت خواهان هیچ گونه بلااستفاده کردن نیست درست بر خلاف آنچه که کاخ سفید از این توافقنامه برداشت می‌کرد. حق با ایران است، اما این موضوع شبیه به ترفند مربوط به «حق غنی سازی» است. هر یک از دو طرف می‌تواند آنچه را که از این توافق برداشت می‌کند، اعلان کند. رفع اتصال میان لوله‌ها نیز نوعی بلااستفاده کردند است. البته بلااستفاده کردنی که قابل بازگشت است. در مورد کره شمالی، «بلااستفاده کردن کامل، غیر قابل بازگشت و قابل سنجش»، مطالبه‌ای غیر مشروط بود. این مطالبه، مطالبه‌ای مشروع و به جا بود. اما هرگز برآورده نشد. در مورد ایران، بلااستفاده کردن کامل، غیر قابل بازگشت و قابل سنجش، نمی‌تواند طلب شود، چرا که نوعی غنی سازی تا حدودی باقی می‌ماند. به جای اصرار بر بلااستفاده کردن به عنوان یک اصل، شش قدرت جهانی باید در مورد آنچه که به عنوان مفاد زمان میانبرزدن ایران می‌توانند پذیرا باشند، صراحت کامل داشته باشند. به زعم برخی تحلیلگران، زمان میانبرزدن برای تولید اورانیوم تسلیحاتی، پیش از توافق موقت، 1.5 ماه بود که در این تابستان به 3 ماه می‌رسد. زمان میانبرزدن باید حداقل تا 6 الی 12 ماه افزایش یابد. پس از این است که باید در مورد محدودیت‌های ملازم با این هدف بحث شود: چه تعداد سانتریفیوژ با چه کارآمدی، که در واحد‌های کاری مجزا اندازه‌گیری می‌شوند، باید وجود داشته باشد؛ تأسیسات فوردو تا چه حد باید غیر فعال شوند؛ چه میزان فعالیت تحقیقاتی و توسعه‌ای قابل قبول است و در چه مکانی؛ و در نهایت آیا سانتریفیوژ‌ها باید بلااستفاده یا قابل غیرفعال شوند یا از گردونه فعالیت خارج گردند. پس از چارچوب توافقی که میان آمریکا و کره شمالی امضا شد، راکتورهای تمام نشده به همان حال رها شدند.

راه‌حل‌های فنی برای برطرف کردن این چالش‌ها وجود دارد، از جمله جایگزین‌هایی برای بلااستفاده کردن. سانتریفیوژ‌های اضافی را می‌توان برای نگهداری امن به کشوری ثالث منتقل کرد. می‌توان از تأسیسات فوردو برای کاری غیر از غنی سازی اورانیوم بهره برد. اراک را می‌توان به یک راکتور آب سبک تبدیل کرد که امکان تکثیر را غیر ممکن می‌سازد. چارچوب زمانی برای ایجاد محدودیت‌ها را می‌توان به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی واگذار کرد تا دستور عمل بی‌طرف و عینی را آماده کند. اگر ایران پروتکل الحاقی را بپذیرد و به طور کامل اجرا کند، پس از چند سال آژانس می‌تواند اعلان کند که هیچ فعالیت هسته‌ای غیر اعلان شده‌ای وجود ندارد. رسیدن به چنین نتیجه‌ای در مورد کشوری که هیچ رفتار غیر متعارفی ندارد، چند سال زمان می‌برد. در مورد ایران، این امر چندین سال به طول می‌انجامد. تا زمانی که آژانس همچنان تردید داشته باشد یا مدرک معتبری به دست آورد که آژانس را ملزم به انجام تحقیقات می‌کند، قادر نخواهد بود به چنین نتیجه‌ای برسد. به جای لغو کردن لایحه تحریمی، که کنگره تقریباً هرگز چنین نمی‌کند، تحریم‌ها را می‌تواند مکرر به حال تعلیق درآورد. اعتراف به فعالیت‌های تسلیحاتی را نیز می‌توان با صدور وعده مصونیت، میسر ساخت.

اینکه این جایگزین‌ها به لحاظ سیاسی مورد پذیرش اطراف ماجرا هست یا خیر، برای بنده هم روشن نیست. در نتیجه تمدید توافقنامه موقت بسیار محتمل می‌گردد البته به همراه محدودیت‌های نموی هم بر برنامه هسته‌ای و هم بر تحریم‌ها. هنوز بسیار زود است که بگویم این توافقنامه بیشتر از یک بار تمدید می‌شود یا خیر، به ویژه با در نظر گرفتن انتخابات میان دوره آمریکا در ماه نوامبر. اما اگر این توافقنامه تمدید گردد یا اگر تحریم‌ها و سانتریفیوژ‌ها افزایش یابند،در نتیجه تمدید توافقنامه بدون هیچ شکی قطعی می‌گردد.

آیا تمدید توافقنامه در استراتژی ایران به عنوان بازی برای خریدن زمان جای می‌گیرد؟ من این ادعا را که گفتگوها برای ایران زمان می‌خرد تا برنامه هسته‌ای خود را پیش ببرد، نمی‌پذیرم. برنامه ایران در نبود گفتگوها هم هر ساله پیشرفت داشت. پیشرفت‌ها با وجود توافقنامه موقت، کمتر خواهد بود، چرا که بر توانمندی‌های ایران سرپوش می‌گذارد و آنها را محدود می‌کند. رهبران ایران باید نگران ظهور انتظارات داخلی برای برداشته شدن هر چه بیشتر تحریم‌ها باشند. وضعیت کنونی تحریم‌ها می‌تواند به لحاظ سیاسی خطرناک باشد. در نتیجه ایشان برای خرید زمان تلاش نمی‌کنند؛ ایشان واقعاً خواهان برداشته شدن تحریم‌ها هستند.

بخش تحقیقات و توسعه، بخشی است که ایران همچنان می‌تواند در آن پیشرفت داشته باشد. برنامه اقدام مشخص تصریح می‌کند که «ایران همچنان به فعالیت‌های تحقیقاتی و توسعه‌ای تحت نظارت خود ادامه خواهد داد، از جمله فعالیت‌های تحقیقاتی و توسعه‌ای کنونی در بخش غنی سازی.» مسئله‌ای که مطرح می‌شود این است که آیا این به معنای آن است که ایران می‌تواند سانتریفیوژ‌های جدیدی را به عنوان بخشی از فعالیت تحقیقاتی و توسعه‌ای خود مستقر سازد یا خیر؛ یا آیا می‌تواند بالا 5 درصد غنی سازی کند یا خیر. ظاهراً توافق شده است که ایران می‌تواند به آنچه که تا کنون می‌کرده، ادامه دهد، چنانکه آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نیز گزارش کرده است. این یعنی در تأسیاست پیلوت نطنز شاهد توسعه نسل‌های دوم، چهارم و ششم سانتریفیوژ‌ها خواهیم بود. این مسئله، مسئله‌ای است که ظرفیت ایجاد مشکل را دارد.

پیشرفت‌های حاصل از استمرار فعالیت‌های تحقیقاتی و توسعه‌ای، می‌تواند بر فعالیت هر تأسیسات مخفی تطبیق شود. برنامه اقدام مشترک تصریح می‌کند که «هیچ مکان جدیدی برای غنی سازی نباید ایجاد گردد.» اما سیاست ایران این بوده است که تأسیسات جدید هسته‌ای خود را تا شش ماه پیش از عملیاتی شدن، آشکار نسازد. ایران در سال 2009 گفت که ده تأسیسات غنی سازی جدید قرار است ساخته شود. حدس من این بوده است که در چهار سال آتی، یکی از این تأسیسات جدید در دست ساخت خواهد بود. بر اساس این پیش فرض، این ادعای من که تحت این توافق موقت هیچ فریبکاری صورت نخواهد گرفت، رد می‌شود. اگر ایران پیش از این ساخت و ساز یک تأسیسات غنی سازی جدید را آغاز کرده باشد، آیا دست از کار خواهد کشید و آژانس امکان دسترسی به آن را پیدا خواهد کرد؟

جدای از خطر تلاش ایران برای مخفی کردن فعالیت‌های تحقیقاتی و توسعه‌ای روی سانتریفیوژ های جدید و مدارکی دال بر تأسیسات هسته‌ای غیر اعلان شده، موارد دیگری نیز وجود دارد که می‌تواند توافقنامه هسته‌ای را تخریب کند. از جمله مشکلات احتمالی از این قرارند: اگر شایعات در مورد همکاری هسته‌ای با کره شمالی، تصدیق و تأیید شود؛ اگر کنکره تحریم‌های جدیدی را به رغم وتوی اوباما اعمال کند؛ اگر مجلس ایران دولت ایران را وادار به در هم شکستن محدودیت‌ها کند (که در برابر دعاوی افراطی‌های آمریکایی، لایحه‌ای را برای افزایش غنی سازی تا 60 درصد تصویب کردند)؛ و اگر روسیه و ایران طرح «نفت در برابر کالا» را اجرا کرده و  نفت ایران از طریق روسیه وارد بازار شود.

مسائل خارجی نیز می‌تواند به این ماجرا ورود کند، از جمله نفوذ ایران در سوریه، یمن یا بحرین. مقامات بحرینی اعلان کرده‌اند که دو بحرینی دستگیر شده اعتراف کرده‌اند که در ایران آموزش دیه‌اند و توسط مقامات اپوزیسیون بحرینی که در این کشور مستقر هستند هدایت شده‌اند، هر چند که بعید می‌دانم چنین خبری هرگز تأیید شود.

اجازه دهید در پایان یک پیشنهاد بدهم. اگر توافقنامه موقت تمدید شد، گروه ایی3+3 باید به دنبال محدود کردن فعالیت‌های تحقیقاتی و توسعه‌ای باشد که در این توافقنامه مجاز شمرده شده‌اند. در برابر این امتیاز باید آماده باشند تا تحریم‌هایی را در حوزه مشابه بردارند، مانند انتقال تکنولوژی برای استخراج و تولید نفت و گاز. این می‌تواند به مقابله با این روایت کمک کند که کشورهای غربی خواهان متوقف کردن توسعه تکنولوژی ایران هستند. خیر ایشان فقط خواهان توقف توسعه تسلیحاتی هسته‌ای هستند.

 

بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
غیر قابل انتشار: ۰
انتشار یافته: ۱
سربازولایت 2
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۸:۴۸ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۵
0
0
آره دیگه ...زدید به همه چی بعد میگین تمدید بشه
شما که به این سرعت ژنو چای را امضا کردید
به همین سرعت توافق! کامل امضا کنید ببینیم چه گلی به سر ملت زدید؟؟؟؟؟؟
نظر شما:
نام:
ایمیل:
* نظر:
داغ ترین ها