بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی خيرخواهان

بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی

اقتصاد ایران در حالی وارد سال پایانی سند چشم‌انداز ۲۰ ساله ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۳ می‌شود که موفقیت کمی در جامه عمل پوشاندن به هدف رشد اقتصادی برای تبدیل ایران به اقتصاد اول منطقه مطابق با این سند داشته است. در واقع انتظار طبیعی این بود که دستیابی به رشد اقتصادی بالا و مداوم و به‌تبع آن ایجاد مشاغل جدید برای انبوه جوانان جویای کار، هر اولویت دیگر مدنظر حکومت را تحت‌الشعاع خود قرار دهد.
ایران قوی هاشمی‌طبا

ایران قوی

همچون سال‌های گذشته، در روز 22 بهمن مردم ایران در راهپیمایی سالروز پیروزی انقلاب اسلامی یعنی بیست‌و‌دوم بهمن حضور یافتند و خاطره پیروزی انقلاب و نیز شهدای انقلاب و دفاع مقدس را گرامی داشتند. انقلابی که با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی پیروز شد و مردم اعم از خواص یا عوام با برداشت خود -‌هر‌چند متفاوت- از آن استقبال کرده و بر آن پای فشردند
جمعه ۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 April 26
کد خبر: ۱۹۹۳۸
تاریخ انتشار: ۱۴ اسفند ۱۳۹۲ - ۰۹:۲۳
طنز/ اگر استاد مشایخی در مذاکرات شرکت می‌کرد اولین کار این بود که نمایندگان شش کشور را جمع می‌کرد، شانه آنان را می‌بوسید و از آنها بابت 8 سال گذشته عذرخواهی می‌کرد. سپس برای اتفاقات اوکراین و صحبت‌های عطاران، دربی کسل‌کننده و... عذرخواهی مبسوطی می‌کرد.
تدبیر24: «جان مارکس» که از نام‌اش پیداست مادرزاد معاند است گفته که هنر می‌تواند بر گفت‌وگوهای سیاسی تاثیر بگذارد، و ضمنا خاطر نشان نموده که اگر اسپیلبرگ طرح خوبی در مذاکرات داشت ایرانی‌ها استقبال می‌کردند.

ما نیز در همین راستا و خیلی از راستاهای دیگر بر آن شدیم تا کارگردانان و بازیگران سینمایی دیگر را در این جایگاه تصور کنیم تا ببینیم با حضور آنها مذاکرات به چه سمتی می‌رفت:

اصغر فرهادی: اگر فرهادی کارگردان این مذاکرات بود هیچ وقت نمی‌فهمیدیم فابیوس شخصیت خوبی است یا یک وابسته بی‌ریشه صهیونیست. یا اینکه ظریف بهتر است یا کری؟ ضمنا مذاکرات به نتیجه واحد نمی‌رسید، انتهایش باز می‌ماند که هرکس خواست بتواند برای «مصرف داخلی» هرجور خواست تفسیرش کند. اسم مذاکرات هم می‌شد «درباره اشتون»! و جمله به یادماندنی مذاکرات نیز این می‌بود: «اون نمی‌دونه یک توافق تلخ بهتر از یه تلخی بی‌توافقه، من که می‌دونم بابامه!»

مسعود ده‌نمکی: ایشان در همان ابتدا نام «توافقی‌هاي 3» را برای این مذاکرات انتخاب می‌کرد و نشان می‌داد مذاکرات لزوما جای آدم اتو کشیده نیست. ضمنا احتمال بر جای ماندن تلفات نیز در «توافقی هاي3» وجود داشت. ضمنا هرجا که در طول مذاکرات ایران با فشار مواجه می‌شد، بایرام باقالی با یک حرکت دیپلماتیک، فضا را به ضرر غرب مسموم می‌کرد و عراقچی می‌گفت: «خدا لعنتت کنه بایرام! الان وقت این کارهاست؟»

پیمان معادی: اگر پیمان معادی کارگردان مذاکرات می‌شد اولین کاری که می‌کرد این بود که نامه‌ای برای جواد ظریف می‌نوشت با این محتوا: «وقتی جان کری که همیشه در نظرم سرچشمه سیاستمداری بوده، به واسطه معاون‌اش برایت پیغام داده بود که دوست دارد در ژنو ما را ملاقات و درباره جزئیات بحث کند، تازه فهمیدم آنچه از قول او درباره مذاکرات شنیده بودم، چه معنایی داشت: جان کری گفته بود هشت سال‌ بود  از مذاکرات قاقا لی‌لی هم دستش را نگرفته چه رسد به توافق! وقتی ویلیام هیگ می‌گفت شب قبل از برگزاری جلسه مطبوعاتی نشست ژنو، دی‌وی‌دی مذاکرات قبلی را در دستگاه گذاشته‌اند و در میانه‌های همان صحنه اول، با دیدن کلیات موارد بحث شده در 8 سال گذشته فیلم را نگه داشته، متاثر شده، و 2 ساعت یک ریز به پهنای صورت اشک ریخته و فاصله‌ای انداخته و بعد از چند لحظه باز تماشا را ادامه داده است فهمیدم ظریف چقدر ضخیم است. وقتی سرگئی لاوروف درباره نشست بعدی‌ات پرسید و ساده و راحت اعلام کرد که در مقابل مخالفان داخل ایران کمک‌ات می‌کند و در پاسخ حرف‌ات که گفتی در ایران همه فارسی زبان هستند، گفت تا آن تاریخ می‌تواند زبان فارسی یاد بگیرد، من غرق در خون و اشک و آه شدم.»

جمشید مشایخی: اگر استاد مشایخی در مذاکرات شرکت می‌کرد اولین کار این بود که نمایندگان شش کشور را جمع می‌کرد، شانه آنان را می‌بوسید و از آنها بابت 8 سال گذشته عذرخواهی می‌کرد. سپس برای اتفاقات اوکراین و صحبت‌های عطاران، دربی کسل‌کننده و... عذرخواهی مبسوطی می‌کرد.

فعلا که دیوید لینچ مذاکرات را کارگردانی کرده. طوری که باید 10 بار نقدش را بخوانیم تا بفهمیم عاقبت غنی‌سازی چه شد!

بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما:
نام:
ایمیل:
* نظر:
داغ ترین ها