مسلمانان روزهدار غزه و کودکان بیسرپناه آماج راکتهای بیرحم سفاکان ارتش اشغالگر و جهان وامانده از اقدامی که بتواند مانع این همه جنایت شده و آتشبس را به غزه مجروح بازگرداند، قرار گرفتهاند.
تدبیر24: بیش از 500 فلسطینی که بیشتر آنان غیرنظامیان کودک و زن میباشند به شهادت رسیده و از سربازان اسراییلی و مردم حدود 20 نفر کشته شدهاند.مسلمانان روزهدار غزه و کودکان بیسرپناه آماج راکتهای بیرحم سفاکان ارتش اشغالگر و جهان وامانده از اقدامی که بتواند مانع این همه جنایت شده و آتشبس را به غزه مجروح بازگرداند، قرار گرفتهاند.
غزه منطقهیی است با مساحت کم و به گونهیی که آمار نشان میدهد این منطقه از جهان بالاترین حجم جمعیتی را به خود اختصاص داده است، در سال 2008 میلادی جنگی 22 روزه با همین خصوصیات را تجربه کرده است. که در آن جنگ هم فجایع هولناک دیگری رخ نمود و جهان ناتوان از حل مشکلات مردم فلسطین در مقابل رفتار ضد بشری و نژادپرستانه صهیونیسم را بیش از پیش شرمنده کرد.تهاجم ارتش اشغالگر به غزه از هوا و دریا شروع شد و سرانجام در یک موازنه نابرابر در روی زمین و به عملیات زمینی کشیده شد.
نتانیاهو پس از این همه فجایع و عکسالعمل مردمی در سراسر دنیا و تلاشهای بینالمللی و منطقهیی آغاز مرحله دوم حمله زمینی ارتش به غزه را وعده داده است و خدا میداند که این بار در صورت ورود ارتش به مناطقی در عمق غزه چه فاجعه بزرگی رخ خواهد داد؟در این یادداشت کوتاه نمیتوان تحلیل دقیق و کامل این تحولات را پوشش داد اما به قدر حوصله این مرقومه محدود به نکاتی تحلیلی اشاره خواهد شد. 1- تشویقکندههای اسراییل برای حمله به غزه سه مساله اساسی بودند و همین است که رژیم اشغالگر خیال میکند بهترین زمان برای حمله به غزه بوده است.
اولین مساله توافقی که بین فتح و حماس رخ داد و این میتوانست آرامش پایداری را به درون فلسطین بازگرداند و همین آرامش میتوانست زمینههای پیشرفت گفتوگوهای صلح که آقای اوباما از ابتدای ریاست جمهوریاش وعده داده بود را فراهم کند. اسراییل و خصوصا دولت تندروی کنونی مصالح و منافع خود را در صلح نمیبیند و به دنبال شکست دادن طرح صلح اوباما بوده و هست. حمله به غزه هم میتواند توافق بین حماس و فتح را تحت تاثیر قرار دهد و هرگونه تلاش صلح را برای سالها از دور خارج کند.
دومین مشوق اسراییل برای غنیمت شمردن فرصت برای حمله به فلسطین، شرایط بسیار سخت منطقه و اختلافات درونی کشورهای اثرگذار در سرنوشت فلسطین و نیز شکافهای منطقهیی است. یک نگاه به منطقه بیندازیم؛ از مصر تا سوریه و عراق و...شرایطی پر از سوءتفاهم، پر از کشتارهای خونین است. در سوریه ظرف سه سال دولت و مخالفان و نیروهای به اصطلاح جهادی در واقع تروریستی مجموعا حدود 170 هزار کشته به جای گذاشتهاند. همین روزها در عراق چه فجایعی که با نام اسلام و مسلمانان رخ نمیدهد.
اگر در غزه 500 نفر در دو هفته به شهادت میرسند در همین کشورها گاهی در روز همین تعداد تلفات وجود داشته است، جنگ فرقهیی در منطقه به وسیله دستی برای دیکتاتورها و تروریستها تبدیل شده است و همه انرژی و نیروی ملتهای منطقه را درگیر کرده است، پس چرا اسراییل به این فکر نیفتد که از شرایط فعلی سوءاستفاده کند. اختلافات میان ملتها و دولتها شکافهای منطقهیی و سوءتفاهم میان دولتهای بزرگ منطقهیی و نیز جنگهای فرقهیی و تجزیهطلبی قومی را میتوان عامل مهمی برای فرصتطلبی صهیونیستها به حساب آورد.سومین عامل که عاملی مشکوک و قابل بررسی است ربودن و کشته شدن سه اسراییلی است تا بهانهیی به دست ارتش اشغالگر بدهد.
کشته شدن این سه نفر به هیچ عنوان نمیتواند کار گروههای سازمانیافته مقاومت باشد چرا که تنها در صورتی این کار میتوانست به مقاومت کمک کند که اسیرانی در اختیار داشته باشد و با اسرای خود در زندانهای رژیم اشغالگر معاوضه کند اما به هر صورت کار گروههای افراطی و تندرو با کار اسراییل و یا کار هر جهت دیگری که باشد نتیجه آن سوءاستفاده اسراییل در جنگ و بسیج افکار عمومی علیه مقاومت بوده است.2- تلاشهایی که برای پایان دادن به جنگ غزه انجام شده است هم در سطح منطقهیی و هم در کلان بینالمللی در حدی نیست که توقع آن وجود داشته است، از ادبیات آقای اوباما که به گونهیی برای عملیات اسراییل مشروعیت قائل شده بود و صرفا توصیه کرده بود که غیرنظامیان کمتری کشته شوند و تا حرکت لاکپشتی مصر در ارائه طرح آتشبس که متاسفانه به تحولات داخل مصر بازمیگردد و تا عدم تحرک بینالمللی تا همین دیروز و امروز که آقای بان کی مون به منطقه آمده است و شورای امنیت بیانیهیی صادر کرده است و تحرک کشورهای منطقه منجمله ترکیه و قطر، هر چند تلاشهای مفیدی است اما از تمرکز و اثرگذاری بسیار کمی برخوردار بوده است.
3- افکار عمومی جهان نسبت به جنایات صهیونیستها بسیار حساس شده است. تظاهرات نسبتا گسترده در کشورهای مختلف جهان خصوصا در کشورهای اروپایی و همین نیم بند تلاشهایی که برای ایجاد آتشبس صورت میپذیرد در کنار کشتههای اسراییلی که افکار عمومی داخلی رژیم اشغالگر را خیلی زود تحت تاثیر قرار میدهد عاملی است که در صورت استمرار میتواند رژیم اشغالگر را مجبور به پذیرش آتشبس کند. تاکنون دستکم 20 اسراییلی در جنگ غزه کشته شدهاند. ورود بیست جنازه به شهرهای اسراییل برای رژیمی که مردم خود را با وعدههای بهشت موعود به این سرزمین فراخوانده است ترس و وحشت را همگانی خواهد کرد. از طرفی استمرار موشکپرانی و مقاومت دلیرانه رزمندگان فلسطینی میتواند در تغییر شرایط کمک کند.
به هر حال گمان میرود طی ساعات و روزهای آینده تلاشها به نتیجه رسیده و آتشبس مورد حمایت طرفین انجام پذیرد ولکن در این جنگ نابرابر به یک نکته باید اشاره کرد که رزمندگان فلسطینی و مردم مظلوم غزه در غربت کامل و با شرایط دشوار مبارزه کردند و از کرامت و شرافت خود با خون دفاع کردند. در این مقطع بیعملی کشورهای عربی و اسلامی، به ویژه کمکاری دولت مصر و عدم حمایت از مردم غزه با بسته نگه داشتن مرز زمینی رفح (میان مصر و غزه)، تنهایی مردم غزه در این جنگ نابرابر فراموش نخواهد شد.