بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی خيرخواهان

بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی

اقتصاد ایران در حالی وارد سال پایانی سند چشم‌انداز ۲۰ ساله ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۳ می‌شود که موفقیت کمی در جامه عمل پوشاندن به هدف رشد اقتصادی برای تبدیل ایران به اقتصاد اول منطقه مطابق با این سند داشته است. در واقع انتظار طبیعی این بود که دستیابی به رشد اقتصادی بالا و مداوم و به‌تبع آن ایجاد مشاغل جدید برای انبوه جوانان جویای کار، هر اولویت دیگر مدنظر حکومت را تحت‌الشعاع خود قرار دهد.
ایران قوی هاشمی‌طبا

ایران قوی

همچون سال‌های گذشته، در روز 22 بهمن مردم ایران در راهپیمایی سالروز پیروزی انقلاب اسلامی یعنی بیست‌و‌دوم بهمن حضور یافتند و خاطره پیروزی انقلاب و نیز شهدای انقلاب و دفاع مقدس را گرامی داشتند. انقلابی که با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی پیروز شد و مردم اعم از خواص یا عوام با برداشت خود -‌هر‌چند متفاوت- از آن استقبال کرده و بر آن پای فشردند
جمعه ۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 April 26
کد خبر: ۴۰۰۷
تعداد نظرات: ۳ نظر
تاریخ انتشار: ۳۱ شهريور ۱۳۹۲ - ۱۸:۲۲
لزوم بازگشت خاتمی به عرصه سیاست
غلامحسین کرباسچی: الان اگر گروه های اصلاح طلب مسائلی چون انتخابات مجلس دهم یا انتخابات خبرگان را هدف قرار دهند،می توانند جبهه واحدی را تحت عنوان«پارلمان اصلاحات»یا شورای مشورتی یا هر عنوان دیگر شکل دهند تا احزاب اصلاح طلب در قالب آن،تحت یک رهبری به همگرایی برسند.

تدبیر24: گفت و گوی غلامحسین کرباسچی درباره انسجام اصلاح طلبان و رویکرد حزب کارگزاران با آسمان:

غلامحسین کرباسچی،دبیر کل حزب کارگزاران سازندگی،نقد های مطرح شده بر شورای مشورتی اصلاح طلبان و از جمله اظهارات اخیر عبدالله نوری را«بحث های جزئی و داخلی»می نامد و اعتقاد دارد :«حال که همه درباره ی کلیت موضوع وحدت اصلاح طلبان و حرکت جمعی به نتیجه رسیده اند،به توافق رسیدن درباره این جزئیات نیز امکان پذیر است».کرباسچی در گفت و گوی پیش رو،اولویت جریان کارگزاران را نه فعالیت منسجم حزبی بلکه مستقر کردن رویکردها و مدیران توسعه گرا در دولت می داند و تاکید دارد که نوع همکاری کارگزاران با دولت روحانی نیز بر مبنای همین نگاه و جهت گیری است.

در چند ماه اخیر بحث حزب فراگیر در محافل سیاسی کشور به ویژه در میان اصلاح طلبان بسیار مطرح شده و افراد مختلفی چون آقایان عارف و عبد الله نوری در بین اصلاح طلبان و آقای باهنر از جناح مقابل به آن پرداخته اند.به عنوان دبیر کل یکی از احزاب اصلاح طلب اصولا چه تعریفی از حزب فراگیر دارید و آیا شکل گیری چنین احزابی را در کشور ممکن می دانید؟

قاعدتا منظور از حزب فراگیر حزبی سراسری و گسترده است که شامل همه ی طیف های یک جناح باشد .طبیعتا،اگر ما بخواهیم روند تعمیق و توسعه دموکراسی در کشور را پیش ببریم،باید به احزاب به عنوان یکی از ارکان دموکراسی نگریسته شود و در انتخابات احزاب مطرح باشند و نه افراد پراکنده و جماعات خلق الساعه؛تجربه دنیا این است که چند حزب توانمند شکل بگیرند.گرچه در کشورهایی مانند ایتالیا با تکثر احزاب کوچک و بزرگ مواجه هستیم و این احزاب متفرق در عرصه سیاسی نیز نقش دارند و ائتلاف هایی در جریان تشکیل دولت میان آنها شکل می گیرد،اما در عموم کشورهای توسعه یافته از تعدد زیادی احزاب خبری نیست.البته،ممکن است نحله های مختلف تابع یک خط فکری خاص باشند اما در کلیات نظر خود را تجمیع می کنند.نهایتا،سلایق و گرایش های مختلف سیاسی موجود در این کشور ها در قالب دو و حداکثر سه حزب بزرگ سراسری تجمیع می شوند و به رقابت،سازماندهی و ارائه برنامه های خود می پردازند.در کنار این دو یا سه حزب اصلی،برخی احزاب صنفی و یا محلی هم حضور دارند؛اما در سطح ملی تنها دو یا سه حزب بزرگ و فراگیر با فراکسیون های داخلی وجود دارد.با توجه به شرایطی که ما از نظر توسعه یافتگی و تجربه سیاسی در کشور خود داریم و موانع و مشکلات مختلفی که بر سر راه فعالیت احزابب دیده می شود،طبعا ما تا رسیدن به این مرحله فاصله زیادی داریم.اگر ما بخواهیم احزاب قدرتمند و فراگیر در کشور شکل بگیرند و در قالب سازمان های سیاسی تثبیت شده در روند تحولات کشور نقش داشته باشند باید جایگاه احزاب در انتخابات و عرصه سیاسی به رسمیت شناخته شود.بخشی از این امر،به حاکمیت بر می گردد و از طرفی به اصلاحات قانونی نیاز است تا مشکلاتی که از بعد حقوقی بر سر راه فعالیت احزاب وجود دارد-به ویژه حزبی نبودن قانون انتخابات-برطرف شود.در این صورت است که می توان در کشور دو یا سه حزب فراگیر،شناخته شده،با برنامه و قدرتمند داشت که از ظرفیت و توان لازم برای اداره کشور،برخوردار باشند.همان طور که اشاره داشتید،تشکیل احزاب فراگیر در کشور امروز تبدیل به نیازی شده که هم فعالان سیاسی جناح راست و هم اصلاح طلبان آن را احساس می کنند.اما صرف احساس نیاز کافی نیست.معتقدم تا وقتی نقش احزاب در انتخابات و مجموعه عرصه سیاسی و مدیریت کشور دیده نشود،بعید است بتوان احزابی فراگیر و سراسری را تشکیل داد.

همانگونه که شما امکان تشکیل احزاب فراگیر را بعید می دانید؛در مقابل ایده بحث حزب فراگیر،بخش قابل توجهی از فعالان سیاسی بر تداوم شرایط جبهه ای در عرصه سیاسی تاکید دارند.اما شکل گیری جبهه های سیاسی نیز تاکنون ساز و کار مشخص نداشته است و در هر دو جناح شاهد انفکاک و پراکندگی احزاب در ادوار مختلف بوده ایم.آیا حزب کارگزاران ساز و کاری در این زمینه پیشنهاد داشته است؟

آنچه کارگزاران در مقطعی برای شکل گیری«جبهه واحد اصلاح طلبی»یا پارلمان«اصلاحات»مطرح کرد،با بحث حزب فراگیر که الان عنوان می شود،متفاوت بود.بحث ما در آن زمان این بود که در میان مجموعه اصلاح طلبان در مورد مسائل خاصی مانند انتخابات یا موضوعات سیاسی خاصی که نیاز به تحرک و اقدام مشترک و هماهنگ دارند،می توان جبهه واحدی شکل داد که در انتخابات و فعالیت های سیاسی حرکت مشترکی را پیش ببرند. در واقع،دوستان طرفدار و پیشنهاد دهنده شکل گیری جبهه واحدی بودند و نه حزب واحد.ما در بحث پارلمان اصلاحات هم دنبال ایجاد ساختاری برای هم اندیشی و همگرایی اصلاح طلب سراسر کشور و مجموعه احزاب و نیروهای موثر در مسائل سیاسی به ویژه انتخابات بودیم.الان اگر گروه های اصلاح طلب مسائلی چون انتخابات مجلس دهم یا انتخابات خبرگان را هدف قرار دهند،می توانند جبهه واحدی را تحت عنوان«پارلمان اصلاحات»یا شورای مشورتی یا هر عنوان دیگر شکل دهند تا احزاب اصلاح طلب در قالب آن،تحت یک رهبری به همگرایی برسند.

بنابراین،ایده ای که چند سال پیش تحت عنوان پارلمان اصلاحات از سوی دکتر نجفی مطرح شد،مورد تایید مجموعه ی کارگزاران نیز قرار داشت؟

بله.همان طور که اشاره داشتید، این ایده در مرحله ی اول توسط دکتر نجفی مطرح شد که البته نتیجه ی بحث هایی بود که درون کارگزارن هم مطرح شده بود و بعد ها افراد و جریانات دیگری هم از آن حمایت کردند.نهایتا هم آنچه در انتخابات اخیر ریاست جمهوری در غالب شورای مشورتی اصلاح طلبان شکل گرفت،به نوعی از همان ایده الهام می گرفت و خوشبختانه مفید و موثر هم واقع شد.

همان طور که اشاره داشتید،اصلاح طلبان در انتخابات اخیر تجربه ی شکل گیری شورای مشورتی با محوریت آقای خاتمی را داشتند که بعدا به شورای مشورتی اصلاح طلبان تغییر نام داد ارزیابی شما به عنوان یک عضو مشورتی و دبیر کل حزب کارگزاران از این تجربه چه بود؟آیا شورای مشورتی توانست بستری برای تفکر و تصمیم گیری مشترک اصلاح طلبان ایجاد کند و به قول آقای نوری،اتاق فکر اصلاح طلبان باشد؟

شکل گیری شورای مشورتی تجربه مفید و مثبتی بود.اما این کار متاسفانه خیلی زمان برد و به کندی پیش رفت.به هر حال،به دلیل شرایط سیاسی و فضایی که علیه مجموعه نیروهای اصلاح طلب و منتقد در چند سال گذشته به وجود آمده بود،بخشی از دوستانی که در شورا حضور داشتند در این که این حرکت می تواند مفید و موثر باشد،تردید داشتند. از طرف دیگر،شکل گیری شورای مشورتی حرکت نوینی در میان اصلاح طلبان بود و خیلی طول کشید تا این سازوگار مورد پذیرش لازم قرار بگیرد .شاید هم طی شدن این زمان ناگزیر بود و باعث مجموعه نیروها با تامل لازم با آن همراه شوند در این مدت بحث های زیادی هم درون و هم خارج جلسات صورت گرفت.البته مجموعه اصلاح طلبان سراسر کشور به چنین نیازی رسیده بودند که مجموعه ای واحد با نظر جمعی وهماهنگ داشته باشند تا فعالیت سیاسی مثمر ثمری داشته باشند .اما تحقق آن در قالب شورای اصلاح طلبان زمان برد ومی توانست خیلی موثر تر وجدی تر هم باشد.

فعالیت موثر تر وجدی تر به چه معنا؟

به هر حال ،ما بخش قابل توجهی از نیروهای روشنفکر و اصلاح طلب را در کشور داشتیم که علی رقم همه تلاش هایی که طی یک سال گذشته ونیز در جریان انتخابات صورت گرفت.

باز هم نسبت به امکان تغییر شرایط امیدوار نشدند ودر نتیجه ،در حد انتظار وفعالانه به میدان نیامدند.بررسی آمار و میزان مشارکت در انتخابات هم نشان می دهد مجموعه آرایی که در سراسر کشور و به ویژه تهران و شهر های بزرگ می توانست به این جریان اختصاص یابد،بیش از آن چیزی بود که به نام آقای روحانی به صندوق ها ریخته شد.

چرا که یک بخش از رای دهنده هایی که می توانستند پای صندوق بیایند و قاعدتا آرای آن ها جز آرای اصلاح طلبان بود نیامدند . آنها مجموعه ای از افراد و نیروها بودند که نهایتا برای آمدن پای صندوق ترغیب نشدند یا برای پیروزی و تغییر امیدوار نبودند و یا آنکه باهم هماهنگ نشدند در حالیکه این بخش از نیرلوها نیز می توانستند فعالیت داشته باشند تا هم میزان مشارکت و هم میزان آرای آقای روحانی در سطح کشور بالا رود . با این حال شکل گیری شورای مشورتی اصلاح طلبان در این دوره تجربه مثبت و موفقی بود که با تکیه برآن چشم انداز فعالیت و حرکت اصلاح طلبان در آینده امیدوار کننده باشد.

علیرغم دستاوردهای روشن شورای مشورتی آقای عبدااله نوری در مصاحبه اخیر خود از وجوهی به نقد این تجربه پرداختند و با انتقاد از شورای مشورتی که تلقی محوریت یک فرد و کاهش سطح نخبگان به مشواران او را شکل می دهد . بحث شورای تدبیر و تصمیم را مطرح کرده و گفته اند که تصمیمات آن برای همه لازم الجرا باشد . آیا چنین نقدی را وارد می دانید ؟

این ها ساز و کارهای شکل گیری حرکت های جمعی است که باید در بحث های منسجم تر درباره آن به نتیجه رسید . اما این موارد نسبت به اصل موضوع اهمیت چندانی ندارد . مهم این است که همه به این نتیجه رسیده ایم یک حرکت منسجم جمعی اصلاح طلبانه می تواند در کشور موثر باشد این برخلاف تحلیلی است که از نتیجه بخش و موثر بودن هر حرکتی از سوی اصلاح طلبان نا امید بود . انتخابات اخیر و حرکت جمعی اصلاح طلبان غلط بودن این تحلیل ها را نشان داد . در این اتخابات با وجود همه امکانات و ابزارهایی که اصولگرایان داشتند و اصلاح طلبان انصافا در فضای مضلومانه سیاسی و اجتماعی قرار داشتند توانستند کاندیدایی را به پیروزی برسانند که حتی شخص او امیدی به پیروزی نداشت . بحثی که الان وجود دارد و به آن اشاره کردید بحث های دذاخلی است . حال که همه دباره کلیت موضوع وحدت اصلاح طلبان و حرکت جمعی به نتیجه رسیده اند به توافق رسیدن این جزئیات هم ممکن است .

در شرایط کنونی چه تغییراتی در شورای مشورتی باید به وجود آید تا کارکرد مناسب تری در پی داشته باشد ؟

آنچه باید اتفاق بیفتد در دو جهت است ، اول جامعیت بخشیدن شورای مشورتی این موضوعی الست که خاتمی نیز به آن توجه کرده است . به هرحال بخشی از احزاب و گروههای موثر و نیز شخصیت های سیاسی اصلاح طلب هستند که باید از آنها هم دعوت شود که در جلسات حضور و نظر آنها هم لحاظ شود تا مجموعه جامع تری شکل بگیرد .مورد دوم همان نکته ای است که آقای موری هم اشاره کردند یعنی مجموعه اصلاح طلبان از نظر نظانم رای وتصمیم گیری تشکیل جلسات و تصمیم کار و به انسجام بیشری دست پیدا ککند و شرکت کنندگان نماینده احزاب و نحله های سیاسی را داشته باشند که البته این کار هم توسط مجموعه ای منتخب از همان جمع در حال انجام است . به نظر من اگر مجموعه کنونی هم کامل تر شود و هم انسجام بهتری از نظر مکانیسم نتیجه گیری و رای گیری بحث ها و ارتباط برقرار کردن با نیروهای سراسر کشور پیدا کند می تواند مفید و موثر تر شود. ضمن آنکه تجربه های سیاسی آینده و دستیابی به توفیقاتی در مقاطع و انتخابات بعد انسجام اصلاح طلبان را تقویت کند و نهایتا به سمت تشکیل پارلمان اصلاحات ، جبهه واحد اصلاحات یا کنگره ملی اصلاحات حرکت کنیم .

به بحث نماینگی داشتن اعضای شورای اصلاح طلبان از احزاب وگروهای سیاسی اشاره داشتید مجموعه فعلی به چه صورت تعیین شده است ؟ آیا صرفا با دعوت و تایید آقای خاتمی وارد شورا شده اند و یا بدنه سیاسی (احزاب اصلاح طلب ) هم در آن نقش داشته اند؟

تقریبا الان افراد عضو شورا تا حد زیادی احزاب و گروهای سیاسی را نمایندگی می کنند اما در مواردی هم افرادی به عنوان شخصیتهای مستقل سیاسی که شخصا مطرح و تاثیر گزار هستند در شورا حضور دارند بیرون این جمع هم احزاب و نحله های سیاسی و فکری وشخصیتهایی حضور دارند که می توانند این جمع را تکمیل کنند و باید به این مجموعه افزوده شوند.

آیا افراد وگروهای مشخصی را می توانید نام ببرید که خارج از مجموعه شورا هستند و در حاغل حاضر ،خلاء آنها حس می شود؟

فرض بفرمائید یکی از مجموعه هایی که جزو اصلاح طلبان هستند اما نماینده ای در شورای مشورتی ندارند حضرت آقای سید هادی خامنه ای ودوستان ایشان (مجمع نیروهای خط امام)هستنددر حال حاضر این تشکل با سابقه خط امام نماینده مشخصی در شورا ندارد ضمن آنکه خود آقای سید هادی خامنه ای هم شخصا از چهر های موثر و با سابقه خط امام هستند وحضور شخص ایشان در جلسات شورا مفید وموثر خواهد بود.

کمی هم به وضعیت حزب کارگزاران بپردازیم به نظر می رسد طیف چپ اصلاحات به هر حال دارای تشکیلاتی همچون جبهه مشارکت است که علی رغم محدودیتها یی که در چهار سال گذشته متوجه آن شد،توانست انسجام و فعالیت نسبی خود را حفظ کند. اما طیف راست اصلاحات که کارگزاران آن را نمایندگی می کند و به آقایان هاشمی و عبدالله نوری نزدیک هستند کمتر فعالیت تشکیلاتی از خود نشان داده است دلیل این امر چیست؟ آیا به فعالیت سیاسی گسترده ومنسجم اعتقادی ندارید؟

کارگزاران اگر می خواست مثل مشارکت ومجاهدین انقلاب ذدر جهت تحکیم و توسعه تشکیلات خود فعالیت کند شاید به سرنوشت آنها دچار می شد بنابراین از یک نظر شاید آنها دچار می شد،بنابراین از یک نظر شاید همین وضعیت تشکیلاتی باعث حفظ موجودیت حزب کارگزاران در سالهای اخیر شد. با این حال کارگزاران همواره مجموعه نیروهای همفکر و همسو با خود را در سراسز کشور داشته است. حزب کارگزاران شاید سازماندهی تشکلاتی همانند بعضی احزاب نداشته باشد و نسبت به برگزاری جلسات منظم در استان ها ومناطق و حوزها گردهمایی های عمومی وکنگرهای سالانه اقدام نکرده باشد اما همواره حرکتی اعتدالگرا و اصلاحطلبانه ومتمرکز بر توسعه و سازندگی کشور را نمایندگی می کند و به دنبال جهت دهی توسعه کشور و قرار گرفتن نیروهای معتدل در مدیریت های عالی کشور است. بنابراین اینکه کارگزاران حزب و تشکیلاتی منسجم داشته باشد،در مقایسه با اینکه در انسجام نیروهای توسعه گرا در کشور وارتقای موقعیت آنها ایفی نقش کنیم اولویت نخست نیست.به عبارتی وجود یا فقدان یک سازمان سیاسی حزبی باز نداشته است.فکر اصلی ما تاثیر گزاری بر مجموعه مدیریتی کشور وحضور نیروهای توسعه گرا وتوانمند در سطوح بالای مدیریت کشور است و این بر بحث تشکیلات و حزب اولویت دارد.

با توجه به تحولات سیاسی کشور و پیروزی دکتر روحانی در انتخابات اخیر آیا جریانی به نام اعتدال فراتر از دو جناح موجود در عرصه سیاسی شکل گرفته و یا در انتخابات آتی فعالیت خواهد داشت؟

جریانی که تحت عنوان اعتدال در کشور شکل گرفته منسجم نیست امال نیروهای اعتدالگر ا در صحنه حضور دارند . در واقع با توجه به تجربه افراط گرایی 8 سال گذشته همه نیروها و جریانها به سمت اعتدال رفته اند. اما اینکه بتوانند اصلاح طلبان و اعتدال گرایان در انتخابات مجلس آینده به ائتلاف تداوم بخشند و جریانی منسجم را شکل دهند هم به دولت و نیروهای سیاسی فعال در دولت وهم به نیروهای اصلاح طلب بستگی دارد .

مشخصا نسبت کارگزاران با جریان اعتدال چیست؟

به هر حال کارگزاران مطالبات و انتضاراتی از این دولت دارد همانطور که همه مردم دارند تلاش کارگزاران این است که ابعاد تو.سعه گرایی را در این دولت تقویت کند و جهرهای توسعه گرا در بالای مدیریتی آن قرار گیرند همچنین تغییر وضعیت سیاست خارجی کشور که می تواند در بهبود شرایط اقتصادی موثر باشد از نظر ما اهمیت جدی دارد و اهتمام به این دو موضوع باید در فعالیت دولت چشم گیر تر باشد البته بحث های سیاسی داخلی توجه به آزادی ها ،قانونگرایی و به ویژه اجرای فصل حقوق ملت قانون اساسی مورد توجه است و برای تحکیم مبانی توسعه و دومکراسی در کشور مورد نیاز است اما نیاز فوری برای زندگی روزمره مردم که می تواند پشتوانه سیاسی و مردمی دولت آقای روحانی را هم قوی تر کند توجه به دو موضوع بهبود شرایط معیشتی و کاهش بحران های خارجی است. مجموعه اعضا و نیروهای کارگزاران هم برای رفع این چالش ها تلاش می کنند.


بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
غیر قابل انتشار: ۱
انتشار یافته: ۳
رضا
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۰:۲۳ - ۱۳۹۲/۰۷/۰۳
0
1
اي كاش آقاي كرباسچي خودش را نخود هر آشي نمي كرد و درباره اصلاحات تصميم نمي گرفتند و همچنين دست از لابي كردن كه به ضرر ملت ايران هست بردارند (انتخاب استاندار اصفهان )
امید
|
UNITED STATES
|
۰۷:۳۹ - ۱۳۹۲/۰۷/۰۴
0
0
جناب کرباسچی کاش میشد قصه پد ر خواندگی شما برای اصلاحات جوری پایان می یافت پدر من عملکرد شما در گذشته و حال نوعی عملکرد دیکتاتور منشانه است بی توجهی یا توجه به خواست مردم براساس تثبیت موقعیت خودتان صورت میگیرد و همواره جناح اصولگرا بخاطر حضو شما در صف اصلاح طلبان ضربه زده و حتی شخصیت هایی چون هاشمی بواسطه نزدیکی شما با ایشان ضربه خوردند کاش میشد میرفتید و به فعالیت اقتصادیتان می پرداختید ببنید هم اکتون نظر قبلی شاکی از حضور شما در مناسبات سیاسی اصفهان است این یعنی چی ؟
گمنام
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۹:۳۱ - ۱۳۹۳/۱۰/۲۴
0
0
خاتمی انشااله بازگشت دوباره به سیاست را به گور خواهد برد
نظر شما:
نام:
ایمیل:
* نظر:
داغ ترین ها