حضور داعش برای کردهای عراق یک تهدید – فرصت بوده که شاید تا کنون یک بازنده اقتصادی بوده ولی به طور یقین یک برنده ژئوپلیتیک است
تشکیل حکومت دوفاکتو در کردستان عراق ،مرزهای جغرافیایی کردستان عرا ق شامل سه استان سلیمانیه ، اربیل و دهوک بودند.این تقسیمات جغرافیایی بدنبال فروپاشی حزب بعث و تا سال 2014 همچنان ادامه داشته است. اما با ظهور گروه تروریستی داعش ، قلمرو جغرافیایی کردهای عراق به استانهای نینوا ، دیالی ، صلاح الدین و کرکوک نیز تسری و به نوعی بعد از پیدایش داعش ، ژئوپلیتیک کردستان عراق ، گسترش یافته و با این توضیح که قلمرو خواهی کردهای عراق نه به سوی مرزهای شرقی خود با ایران بلکه عمق شمال عراق را نشانه رفته است . بنابراین مرزهای منطقه اقلیم کردستان در جنوب غرب تا ارتفاعات حمرین ( حد فاصل بین تکریت و کرکروک )، در منتهی الیه شمال غرب، مرزهای سوریه ( مناطق ربیعه و سلسله ارتفاعات شنگال )، و مناطق جنوبی ( مناطق خانقین، سعدیه و مندلی). حریم های مذکور محلهای مورد مناقشه ای قلمرویی بین حکومت مرکزی و منطقه اقلیم بوده که در حال حاضر در قلمرو کردستان عراق جای گرفته است. به طور کلی حملات داعش به مناطق شمالی عراق نه تنها باعث شد در داخل عراق، موجب بسط زئوپلیتیکی کردستان عراق گشته بلکه یک کارکرد انسجام بخش هویتی را برای کردها درپی داشته است، بلکه در خارج نیز باعث یک شان و پرستیز بین المللی برای کردها شده است و این در حالی است که قدرتهای منطقه ای و فرامنطقه ای نیز قبض و بسط ژئوپلیتیکی این منطقه را به شدت رصد می نمایند. این رصد از آنجا مهم می باشد که با گسترش قلمرو زمینی کردها به مناطق همرز با کشور سوریه، کردستان عراق با پیوستگی هویتی با کانتون های کرد سوری مانند جزیره، کوبانی و آفرین خود را در مقام یک طرف چانه زنی منطقه ای می دانند. بنابراین حضور داعش برای کردهای عراق یک تهدید – فرصت بوده که شاید تا کنون یک بازنده اقتصادی بوده ولی به طور یقین یک برنده ژئوپلیتیک است. این موضوع برای همسایگان درگیر در بحران و مرتبط با داعش نیز در منطقه مزوپوتامیا صدق می کند چرا که منافع اساسی این کشورها نه رنگی ایدئولوژیک بلکه لعابی ژئوپلیتیک دارد .
عکس فوق قلمرو مناطق کردستان عراق را پیش و پس از حملات داعش نشان می دهد.
اما می توان گفت تقابل داعش با کردها، باعث بوجود آمدن روندهای سیاستی ذیل شده است:
-ظهور یک حوزه عمومی مشترک برای کردها ( وجود دشمن مشترک و هم افزائی هویتی بین کردها )
-ظهور یک سیاست شکننده مشترک برای کردها( سیاستهای احزاب مسلط کرد مانند PKK , PDK , PUK در تقابل با یکدیگر و در برابر کردهای سوریه ، خاصه PYD ) .
-ظهور بازیگران غیر دولتی مانند داعش به مثابه یک دگر سازنده هویت سیاسی کردها
-تاکید بر ماهیت سکولار سیاست های کردها
-نیاز به اصلاحات اساسی در بخشهای امنیتی
در پایان باید عنوان نمود با نگاهی بر مناطق و شهرهای اشغالی توسط داعش، عمق استراتژیک برای این گروه فرا تروریستی، منطقه مزوپوتامیا ( بین النهرین ) می باشد به نوعی که می توان گفت از مرز ترکیه و سوریه تا دره فرات که بین النهرین شمالی است به علت دسترسی به منابع و ژئوپلیتیک انرژی در اختیار داعش است و به همین دلیل پیش روی داعش به سوی مناطق شرق دجله و مناطق کردنشین در راستای مطامع ژئوپلیتیکی داعش قرار ندارد، موضوعی که کردستان عراق را در مقام یک برنده ژئوپلیتیک در شوک ژئوپلیتیکی حاصل از ظهور داعش ، قرار می دهد .