آیت الله هاشمی رفسنجانی در بخش هایی از کتاب خاطرات سال 71 به نارضایتی و واکنش های خود نسبت به افراط های بعمل آمده توسط شورای نگهبان در ردصلاحیت های انتخابات مجلس چهارم و رایزنی های خود با رهبری در همین ارتباط اشاره کرده است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی، گزارشی از روایت تاریخی ایشان در پی می آید:
خاطرات آیت الله هاشمی از سال 1371 پر از روایت دیدارهایش با نامزدها و نمایندگان این انتخابات (عمدتاً از جناح چپ) است که داغ ردصلاحیت بر پیشانیشان نشسته است. واقعهای که هاشمی به عنوان عضوی از جامعه روحانیت مبارز (تشکل اصلی روحانیون راستگرا) خلاف دیگر یارانش از آن ابراز نارضایتی میکند. نکتۀ مهم دربارۀ ردصلاحیتهای آن سال این است که ردصلاحیت از سوی هیاتهای اجرایی وزارت کشور صورت گرفت. جایی که عبدالله نوری وزیر چپگرا قاعدتاً باید در آنها دست بالا را میداشت اما در عمل شرایط طور دیگری رقم خورد، چراکه ترکیب این هیاتها از همان مرحلۀ تشکیل، با فشار شورای نگهبان به سود راستگرایان برهم خورده بود.
هاشمی در خاطرات سوم فروردین ۱۳۷۱ مینویسد: «شب آقای [عبدالله] نوری، وزیر کشور آمد و گزارش رد [صلاحیت] شدن تعدادی از کاندیداهای مجلس در هیاتهای اجرایی را داد؛ حتماً مورد اعتراض قرار خواهد گرفت و برای وزارت کشور مشکل ایجاد خواهد کرد. در میان آنها ۲۳ نفر نمایندگان فعلی مجلس از جمله سیدهادی خامنهای، [صادق] خلخالی و ... هستند؛ چارهجویی کرد. به نظر رسید راهی جز توسل به شورای نگهبان نباشد که بعید است کمک کنند؛ چون درست در مسیر خواستۀ آنهاست و اصولا این وضع با فشار شورای نگهبان برای ترکیب اعضای هیات اجرایی پیش آمده بود.» (ص۳۸)
نقش هیاتهای اجرایی در ردصلاحیتها اعتراضات را به سمت دولت نشانه میرود و از فردای آن روز است پیغام و پسغامها از طرف ردصلاحیتشدگان آغاز میشود. هاشمی مینویسد: «آقای [جمال] ساداتیان، توسط یاسر شکایت آورد که هیات اجرایی او را رد کرده است. آقای [مهدی] کروبی، [رئیس مجلس شورای اسلامی]، تلفنی گفت جمعی از نمایندگان که صلاحیتشان رده شده است، جمع شدهاند و کمک میخواهند. گفتم با آقای [عبدالله] نوری، [وزیر کشور] صحبت کنند. اگر لازم بود، فردا به آنها ملاقات خواهم داد.» (ص۳۹)
پنجم فروردین ماه نمایندگان به دیدار هاشمی میروند. جمعی که هاشمی میگوید: «هر یک خود را مظلوم میدانند و همه صحبت کردند. گفتم شکایت بنویسند تا من پیگیری کنم.» ردشدگان معتقدند بحث ردصلاحیت آنها مطرح نیست، موضوع حذف یک جناح از صحنه سیاست کشور است: «آقایان [مهدی] کروبی و [سیدمحمد] موسوی خوئینیها آمدند و از روند انتخابات اظهار نگرانی کردند. معتقدند جوی به وجود آمده که تصور این است حاکمیت میخواهد جناح آنها را حذف کند. میگویند تحت تاثیر همین جو، هیاتهای اجرایی اقدام به حذف کردهاند. نگران هستند که در مراحل بعدی، هیاتهای نظارت و خود مجلس افراد بیشتری را حذف کنند. از من میخواهند که اقدامی برای علاج نمایم. رونوشت نامهای را که برای رهبری نوشتهاند، به من دادند. در آنجا گفتهاند اگر این وضع اصلاح نشود، مجمع روحانیون مبارز در انتخابات شرکت نخواهد کرد؛ به آنها گفتم از موضع دلسوزی حرف بزنند و تهدید به کنارهگیری نکنند.» (ص۴۰)
سخنرانی رهبری در روز ۷ فروردین ۱۳۷۱ شرایط ردشدگان را سختتر کرد: «آیتالله خامنهای در خطبههای [نماز] جمعه، معیاری برای نمایندگان صالح مجلس تعیین کردند که به ضرر تندروها تمام میشود؛ مخالفت و بدگویی از دولت و مزاحمت در امور اجرایی را به عنوان حرکت منفی معرفی کردند؛ بسیاری از ردصلاحیتشدهها، در جامعه به این صفت شناخته شدهاند و حتماً باعث ناراحتی آنها میشود.» (ص۴۳)
پس از این سخنرانی مجمع روحانیون مبارز برای عدم شرکت در انتخابات مصممتر میشود: «عصر آقای [مهدی] کروبی در جلسه شورای عالی امنیت ملی به من اطلاع داد که پس از پخش اظهارات دیروز رهبری، مجمع روحانیون مبارز مصمم شده که در انتخابات کاندیدا معرفی نکند؛ گفتم به صلاحشان نیست.» (ص۴۴) اینجاست که هاشمی به رهبر انقلاب رجوع میکند و خواستار چارهجویی میشود: «بعد از افطار به دیدن آیتالله خامنهای رفتم. دربارۀ احتمال کنارهگیری مجمع روحانیون مبارز از انتخابات مجلس صحبت و تصمیمگیری شد که باید مانع گسترش اختلافات شویم.» (ص۴۵)
با افزایش ردصلاحیتها در هیاتهای نظارت استانها که به رد شدن افرادی چون علی عبدالعلیزاده میانجامد، هاشمی در تماسی با محمدی گیلانی دبیر وقت شورای نگهبان به او توصیه میکند: «سعی کنند دفاع اینگونه افراد را بشنوند. ردصلاحیتها به افراط کشیده شده است.» (ص۴۹)
هاشمی در پی افزایش ردصلاحیتها پیشنهادی را مطرح میکند؛ پیشنهادی که موج ردصلاحیتها را فرومی کاهد: «آقای [عبدالله] نوری، وزیر کشور آمد و از روند حذف نیروهای رادیکال توسط شورای نگهبان اظهار نگرانی کرد؛ گفتم با سران مجمع روحانیون مبارز صحبت کنند و تعدادی از افراد معتدلتر را پیشنهاد کنند که از رهبری بخواهیم تا آنها را ابقا نمایند. بعدازظهر لیست ۲۹ نفرهای فرستاد و من تلفنی برای رهبری خواندم.» (ص۵۰)
هاشمی همچنانکه در تلاش برای تائید صلاحیت تعداد بیشتری از نامزدهای جناح چپ است، از خوشحالی همقطارانش از روند حذف رقبا میگوید: «[شورای مرکزی] جامعه روحانیت مبارز جلسه داشت. گزارش تبلیغات انتخابات را دادند و از روند حذف رقبای خود اظهار رضایت نمودند.» (ص۵۱)
همزمان با تلاشها، شورای نگهبان روند فعالیت خود را ادامه میدهد و مراحل را یک به یک از سر میگذراند: «سحر نامهای از [آقای عبدالله نوری]، وزیر کشور رسید؛ لیستی از اسامی بعضی از افراد ردصلاحیت شده در شورای نگهبان بود که نهایتاً ساعت دو بامداد به وزارت کشور ابلاغ شده است. تقاضا کردند از رهبری بخواهم که دستور بدهند آنها برخلاف نظر شورای نگهبان، بتوانند در انتخابات نامزد باشند. لیست شامل ۲۲ نفر از نمایندگان فعلی مجلس و ۱۱ نفر از کاندیداهای جدید است. اول وقت نامه را برای رهبری فرستادم.» (ص۵۱)
ایدۀ هاشمی اما تماماً مورد تایید رهبری قرار نگرفت: «ایشان حاضر نیستند در مورد لیست یکجا اقدام کنند، اما آمادگی قبول تعدادی از آنها را دارند؛ همین مطلب را به وزیر کشور گفتم.» (ص۵۱) اما نتیجه این بررسی، هاشمی را نیز راضی نمیکند: «عصر آقای غلامحسین محمدی گلپایگانی رئیس دفتر رهبر معظم انقلاب اطلاع داد که پس از بررسی پرونده ۹ نفر از آنها را پذیرفتهاند: آقایان علیمحمد سوری و احمد کبیری نمایندگان فعلی خرمآباد و مرودشت و بقیه از نامزدهای جدید. گفتم این کافی نیست.» (ص۵۳-۵۱)
هرچند شرایط جناح چپ در انتخابات تغییر محسوسی نداشته اما مجمع روحانیون مبارز «ملزم» به شرکت در انتخابات میشود. هاشمی در خاطرات ۱۲ فروردین مینویسد: «یاسر شب با دوستانش جلسه داشت و سحر آمد. خبر داد که شب مجمع روحانیون مبارز جلسه داشتهاند و تصمیم گرفتهاند که در انتخابات شرکت کنند. تلفنی با رهبری صحبت کردم؛ ایشان خبر دادند که عصر دیروز آقای [مهدی] کروبی را احضار کردهاند و خواستهاند که در انتخابات شرکت کنند.» (ص۵۴)
شرایط برای جناح چپ سخت و بغرنج بود. از طرفی برخی سران رد شده و از طرف دیگر برخی اعضای مهم در تهران تایید شدهاند. تفرقه میانشان رخ داده و ردشدهها انتظار کنارهگیری تاییدشدهها را دارند اما رهبری مجمع را ملزم به حضور در انتخابات کرده است. اینها مشکلاتی است که همه انتظار دارند هاشمی چارهای برایشان بیابد.
در این میان احمد جنتی، عضو شورای نگهبان مصاحبهای کرده و در جریان آن ردصلاحیتشدگان را متهم میکند. آیت الله هاشمی در همین زمینه می نویسد: «تا شب تلفنهای زیادی از ردیها داشتم؛ برای من خیلی سخت و تلخ است. اظهارات آقای [احمد] جنتی در مصاحبه و ادعای مبهم داشتن پروندههای سنگین مالی و اخلاقی، بیشتر آنها را عصبانی کرده است. اینگونه مقامات، نباید اینچنین حرف بزنند.» (ص۵۵)
هاشمی فردای آن روز با جنتی تلفنی صحبت میکند: «تذکراتی در مورد خطبه نماز جمعه ایشان دادم؛ اولین خطبهای است که به عنوان امام جمعه موقت تهران ایراد میکنند. خواستم نمک بر جراحات آزردهخاطرها نپاشد.» (ص۵۵) برخی ردصلاحیتشدگان در واکنش به اظهارات اینچنینی از مقامات میخواهند که اسناد ردصلاحیتشان را منتشر کند. هاشمی موضوع را با رهبری در میان میگذارد: «تلفنی با رهبری در مشهد دربارۀ نشر اسناد ردصلاحیت نامزدها صحبت کردیم. این خواسته بعضی از آنها و شورای نگهبان است؛ قرار شد صبر کنیم.» (ص۶۲)
به هر ترتیب، انتخابات مجلس چهارم شورای اسلامی در روز جمعه ۲۱ فروردین ۱۳۷۱ انجام شد؛ انتخاباتی که شکست سنگین جناح چپ را در پی داشت. هاشمی دربارۀ نتایج مینویسد: «بسیاری از نامزدهای جناح چپ سقوط کردهاند و اکثریت از جناح مقابل است.» (ص۶۶)