تدبیر24:غلامرضا کاظمیان پور - هر پدیده و هر حادثه و رخدادی ، معلول عوامل مختلف محیطی و فرامحیطی است . بقاء و ادامه موجودیت پدیده و آثار آن نیز ، خود به عوامل متعددی وابسته است و بدون وجود این عوامل ، استمرار یافتن آثار ناشی از حادثه و رخداد نیز امکان پذیر نیست .
برای تحلیل بهتر پدیده ها و رسیدن به نتیجه درست از این تحلیل ، لازم است تا در ابتدا توجه کنیم که میان " ایجاد شدن " و " موجود بودن " فاصله زیادی قرار دارد . متاسفانه در موارد بسیار و برای دور ساختن اذهان از علت و زمینه های تداوم پیدا کردن یک وضعیت ناگوار و بغرنج ، " منشاء ایجاد شدن " پدیده را به جای " علت تداوم موجودیت " آن قلمداد نموده و با این ترفند مفری برای گریز از پاسخگویی باز می نمایند . به طور مثال : خرابی و وارد آمدن خسارات جانی و مالی ، نتیجه حتمی زمین لرزه است . اما برجای ماندن خرابی ها و طولانی شدن دوره بازسازی و معطل ماندن اقدامات عمرانی در مناطق خسارت دیده ، به هیچ وجه با اصل رخداد ارتباط ندارد . باقی ماندن خرابی ها ، نتیجه کمبود اعتبارات و منابع مالی و یا به علت عدم تخصیص اعتبار ، نبود آمادگی لازم و برنامه ریزی درست و یا به علت ضعف و نا توانی در مدیریت بحران و اجرای برنامه های معطوف به بازسازی است . لذا نمی توان خرابی چند ساله منطقه زلزله زده را به بهانه اصل حادثه ، بدون پاسخ گذاشت . زلزله و خرابی های آن ، موضوعی کاملا مستقل از باقی ماندن خرابی ها می باشد . اگر چه ممکن است در هر دو مورد ، پرسش با چرائی آغاز شود اما این چرائی کجا و آن کجا !
************** ************** ************** **************
این تداخل مبحث و مغالطه ، طی دهه های گذشته گریبانگیرتحلیل های آسیب شناسی پیرامون مشکلات موجود در حوزه های سیاسی – اجتماعی و اقتصادی و مباحث توسعه محور ، در کشورمان بوده است. در نتیجه بی آنکه توجه شود ، به عنوان مانعی بزرگ و دیواری بلند در مسیر شناخت دلایل واقعی مشکلات و انتخاب راه های مناسب جهت فائق آمدن بر آنها و اتخاذ راهبرد های برون رفت از بحران ، قد علم کرده است .
موضوع نوشته حاضر در جهت تبیین برخی ناکارآمدی های مزمن دستگاه های اجرایی و ضعف های مدیریتی و بی کفایتی ها و بی تدبیری ها و بی برنامه گی ها و در مقابل ، تلاش های رندانه برای فرافکنی و مخفی ساختن آنها در ورای بهانه های نه چندان مقبول و موجه وآسمان و ریسمان بافتن های مستمر ، برای ربط دادن تمام این ایراد ها و ضعف ها به چیزهایی است که هیچ ربط مشخص و قابل درکی میان آنها وجود ندارند . به منظور رعایت اختصار به توضیح در مورد سه نمونه از بهانه هایی که غالبا در بیان علت وجود مشکلات ، مطرح می شود ؛ بسنده می گردد :
1- نظام ستم شاهی : در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی و به ویژه در دهه نخست حیات جمهوری اسلامی ، هنگام طرح موضوع عقب ماندگی های سیاسی و اجتماعی واقتصادی و موضوعاتی نظیر بیکاری و اعتیاد و فقر , بی کمترین تأمل و توقفی ، نظام ستم شاهی ، مقصر اصلی و بلکه تنها مقصر وضعیت اسف بار موجود ، معرفی می شد و تمام مشکلات گذشته و حاضر و مصائب ریز و درشت کشور به شاه و نظام شاهنشاهی نسبت داده می شد .
در نقش و مسؤلیت شاه و نظام شاهنشاهی در ایجاد و استمرار یافتن دوران سیاه تحمیل شده به ایران در دوقرن اخیر و خاصه در دوران پهلوی دوم ، هیچ تردیدی وجود ندارد و نباید و نمی توان در تحلیل شرایط بغرنج گذشته ، از این عامل به سادگی عبور نمود . در اینکه نظام شاهنشاهی موجد و مؤید وضعیت اسفبار گذشته بوده است ؛ جای تردید وجود ندارد . با این وجود و با تمام این اوصاف ، ادامه یافتن نا بسامانی ها و تثبیت و - حتی در مواردی - تشدید خرابی ها ، آنهم بعد از گذشت نزدیک به چهار دهه از پایان عمر ننگین شاه و حیات سیاه نظام شاهنشاهی ، ارتباط قابل فهمی با شاه و شاهنشاهی ، پیدا نمی کند .
از آن گذشته ، تاریخ معاصر جهان، شاهد جابجایی قدرت و تغییر حاکمان و حکومت ها و نظام های سیاسی در کشورهای مختلف بوده ایم . اما در کمتر جایی شاهد بوده ایم که تداوم یافتن مشکلات در مدت نزدیک به نیم قرن ، به حاکمان و حکومت های از میان رفته نسبت داده شود .
تحت هیچ عنوان و بهانه ای نمی توان شاه و رژیم شاهنشاهی را از آلودگی سرسپردگی به بیگانگان و عقب نگه داشتن کشور و تحمیل فقر و فساد به کشور ، تطهیر نمود ؛ این داغ ننگ برای همیشه تاریخ بر پیشانی شاهان ایران ، باقی خواهد ماند . انکار خیانت های بزرگ پادشاهان قاجار و پهلوی به ایران و ایرانی و به مذهب و اقتصاد و به تجارت و به کشاورزی و به ... کشور ، به منزله انکار هر حقیقت و هر واقعیت دیگر است .
اما از سوی دیگر ، بدیهی بودن خیانت ها و خرابی های گذشته و گذشتگان ، هیچ حقی را برای نسبت دادن همه مشکلات جاری و آتی به آنها ، فراهم نمی کند . گواهی می دهیم که شاه و شاهنشاهی ، وابسته و دست نشانده و دارای پرونده سیاهی از جنایت و خیانت و مسؤول تمام خرابی های گذشته ؛ اما تمام این واقعیات و حقایق تلخ ، ربطی به بسیاری از مشکلات امروز کشور ندارد . مثلا اگر ساخت بزرگراه تهران – شمال از پیشرفت قابل ملاحظه ای برخوردار نیست ؛ نمی توان شاه را از قبر بیرون کشید و به عنوان مقصر در تأخیر چند ساله احداث بزرگراه ، مورد شماتت و لعن و نفرین قرار داد .
مردم ایران ، تحت زعامت و رهبری حضرت امام خمینی رحمة الله علیه انقلاب کردند و طومار حیات ننگین شاه را در هم پیچیدند . عصر شاهنشاهی و عمر شاه و شاهان ، پایان گرفته است . شاه و هر آنچه که منسوب به او و نتیجه عمل اوست ، در ارزشیابی و قضاوت در مورد عملکرد مدیران و مسؤلین و دولت های امروز ، هیچ اعتبار و جایگاهی ندارد . در ارزشیابی و ارزیابی میزان موفقیت و کفایت و کارآمدی مدیران و دولت های امروز ، باید به نتیجه عملکرد خود آنها توجه نمود .
نسبت دادن کاستی ها و کمبود ها و مشکلات و نارسایی ها به شاه و شاهان ، در دوره ای کوتاه و حداکثر تا زمان فروکش کردن بی ثباتی های ناشی از تغییرات سیاسی – اجتماعی پس از انقلاب و تا زمان استقرار حکومت جدید و شکل گیری سازمان و ساختار حکومت و حاکمیت جدید ، قابل قبول است . نمی توان و نباید برای همیشه حکومت های سرنگون شده و پوسیده مربوط به پنجاه سال و یکصد سال گذشته را مسؤول مشکلات دیروز و امروز و ده سال و صد سال بعد معرفی کرد و تمام دیگر افراد مقصر را از پاسخگویی در مورد عملکرد و سوء عملکردشان ، فراری داد .
2- جنگ تحمیلی : جنگ و درگیری با فطرت انسان ناسازگار است . جنگ در نگاه نخست ، امری مذموم و نتیجه آن نیز چیزی غیر از خرابی و کشتار وخسارت نیست . در جنگی که به مدت هشت سال به ایران اسلامی تحمیل شد ، چندین شهرو استان کشور مورد تهاجم و در زمانی نه چندان طولانی اشغال شدند . در کنار آن سایر شهر ها و مناطق مسکونی و مراکز صنعتی کشور و بیمارستان ها و مدارس ، آماج حملات همه روزه جنگنده ها و موشک های دشمنان ایران اسلامی ، قرار گرفتند . در این جنگ نا جوانمردانه ، علاوه بر خرابی ها و خسارات مادی قابل توجه ، بسیاری از بهترین فرزندان و جوانان با اخلاص ، فداکار ، موقع شناس ، شجاع و انقلابی این آب و خاک پاک ، به شهادت رسیدند . جوانانی که هر یک به تنهایی یک قهرمان و مایه مباهات و افتخار یک ملت بودند . فرزندانی که برای همیشه تاریخ جاودانه خواهند بود و یاد و خاطر آنها نزد مام میهن با افتخار و عزت ، باقی خواهد ماند .
با کمی تسامح می توان اینگونه عنوان نمود که در جنگ تحمیلی ، ایران اسلامی و جوانان برومند آن و زن و مرد و نوجوانان و سالخوردگان کشور ، همه در کنار هم و متحد و منسجم ، با همت و عزم جدی و اراده قوی و صبر و مقاومت مثال زدنی و جهاد و ایثار به یاد ماندنی و صد البته با توکل به خداوند متعال و امید به نصرت الهی و تحت رهبری و زعامت امام خمینی رحمة الله علیه ، به تنهایی در برابر دنیای استکبار و ایادی منطقه ای آن ایستادگی نمودند و سرافراز و پیروز ، طعم تلخ شکست و عجز و نکبت را به کام دشمنان ریختند و ساحت کشور را از لوث حضور متجاوزان و اشغالگران ، پاک نمودند و آنها را از میدان تجاوزگری ، بیرون راندند .
این جنگ خسارات فراوانی را پیش روی کشور قرار داد، خساراتی که جبران آن مستلزم پیمودن راهی دشوار و صرف هزینه های بسیار است . اما نکته مهم این است که با وجود گسترده بودن خرابی ها و هزینه های هنگفتی که باید در مسیر بازسازی خرابی ها صرف نمود ؛ جنگ و خسارات و خرابی های آن و بازسازی مناطق آسیب دیده ، اولین نوع و نخستین تجربه در جهان نبوده است .
در گذشته نه چندان دور و در جنگی که اروپائیان آغازگرآن بودند و در پیگیری منافع مفروض خود دامنه جنگ را به خارج از اروپا و به مناطق دیگر جهان گسترش دادند ؛ کشورهایی مثل ژاپن و آلمان و انگلیس ، خرابی های مصیبت باری را متحمل شدند و علاوه بر زیر ساخت های این کشور ها ، انسان های بسیاری نیز کشته شدند و از این حیث نیز ، آسیب سخت و گرانی را ملاحظه نمودند . حجم و عمق ویرانی های اروپا و برخی کشورهای دیگر حاضر در جنگ یا هدف تهاجم ، آنگونه گسترده و فراگیر بود که نه فقط اندوه و تأسف ، که ناامیدی از امکان جبران خرابی ها را دررخسار بازماندگان از جنگ نمودار می ساخت . بخش وسیعی از فرانسه و پایتخت آن به اشغال در آمد ، لندن همه روزه بمباران و به تلی از خاک تبدیل گردید ، پس از شکست آلمان نازی ، کارخانجات مهم و ماشین آلات صنعتی آن ، به عنوان غنیمت جنگی به خارج از کشور انتقال داده شد و از آلمان جز خرابه ای که هر قسمت از آن به اشغال کشوری درآمده بود ؛ باقی نماند، بر اثر دو حمله اتمی به شهرهای هیروشیما و ناکازاکی در ژاپن ، در کمتر از سه روز ، نزدیک به دویست هزار ژاپنی کشته شدند ، شهر مهم لنینگراد به مدت 900 روزتحت محاصره آلمان ها قرار داشت و دراین مدت بیش 1200000 تن از مردم این شهر به علت سرما و قحطی و علت بمبارانها جان خود را از دست دادند. در اتحاد جماهیر شوروی ، تمام صنایع و همه فعالیت ها در خدمت جنگ و متأثر از جنگ شده بود . ؛ با این همه اما ، جهانیان مشاهده نمودند که با مدیریت خوب و هدایت صحیح منابع و با اولویت بندی مناسب و بسیج ملی ، این کشور ها توانستند در کوتاه ترین زمان ممکن بر مشکلات پس از جنگ و خرابی های باقی مانده از جنگ فائق آیند و توانستند چون گذشته ، پیشرفت و آبادانی را برای کشور و رفاه و آسایش و امنیت را برای مردم خود به ارمغان آورند . آنها ، جنگ را تبدیل به فصل جدیدی از تاریخ کشورهای خود تبدیل نمودند و توانستند از بلندای خرابی های جنگ و آلام و مصائب آن ، به مثابه سکویی برای جهش به سوی پیشرفت و توسعه پایدار استفاده نمایند. و اینگونه بود که تمام کشورهای اصلی حاضر در جنگ ، امروز در شمار غول های سیاسی و اقتصادی جهان محسوب می گردند .
خرابی های عمیق و گسترده باقی مانده از جنگ برای کشورهایی چون ژاپن و آلمان و انگلیس ، این مجال و فرصت را برای مقامات و مدیران این کشورها فراهم آورده بود تا به جای ایفای مسؤولیت و انجام تکالیفی که به تبع قبول مسؤولیت پذیرفته بودند ، مسیر بیخیالی را طی کنند و در نهایت به جای پاسخ گویی در مورد علت کند بودن حرکت چرخ های بازسازی و علت باقی ماندن خرابی ها ، خود خرابی ها و ایجاد شدن آنها و جنگ گذشته را علت باقی ماندن خرابی ها قلمداد نمایند و همه روزه و هر از چند گاه و به هر بهانه بجا و نابجا ، جنگ را چون گرزی مهیب بر سر مردمی که علت ناکارآمدی ها را سؤال می کنند ؛ بکوبند .
دفاع مقدس برای همیشه تاریخ ، برای ما و نسل های بعد از ما مقدس خواهد بود و یاد و خاطر دلاور مردان و قهرمانانی که با نثار خون پاک خود ، حسرت اشغال سه روزه ایران را بر دل سیاه متجاوزان و حامیان آنها قرار دادند ؛ گرامی خواهد ماند . به همین دلیل و به علت تقدس و حرمت والای شهیدان و جانبازان افتخار آفرین و رزمندگان شجاع و آزادگان صبور و مقاوم خود ، مجال استفاده ابزاری و سوء استفاده از جنگ را چنگ از افراد ناکارآمد وبی کفایت می گیریم .
3 - تحریم : سومین بهانه و دستاویزی است که با رندی و زیرکی در راستای فرار از پاسخگویی در خصوص مشکلات موجود در حوزه مسؤولیت و وظایف سازمانی برخی مدیران ، مورد استفاده قرار می گیرد.
تحریم کشورمان از سوی زیاده خوهان و زورگویان بی منطق و مستکبران ظالم ، یک واقعیت است و مشکلات تبعی آن نیز حقیقتی است که با همه تلخی هایش باید مورد ملاحظه قرار گیرد . تحریم ابزار کهنه باج خواهی زورمداران به دور از اخلاق و انسانیت از مردمی است که استقلال و آزادی خود را گرامی داشته اند . قطعنامه های تشکل موسوم به سازمان ملل و شورای امنیت و اتحادیه اروپایی و تحریم های بر خاسته از آنها را نه می توان آنگونه که گفته می شد ، کاغذ پاره های بی ارزش و با تأثیر دانست و نه می توان آنطور که ادعا و تبلیغ می شود ، تحریم ها را تنها دلیل و منشاء همه مشکلات اقتصادی کشور قلمداد نمودو در پی اثبات آن بود که با ازمیان برداشته شدن تحریم ها ، همه گره های ریز و درشت کشور باز خواهد شد و دوران طلایی رفاه و شکوفایی اقتصادی ایران رخ خواهد نمود .
اقتصاد یک پدیده تعاملی است و در کنش فعالان حاضر در عرصه کار و تولید و سرمایه ، ظهور و بروز پیدا می نماید . تجارت نیز کم و بیش همین ویژگی را دارد . در یک فرایند تجاری حداقل باید دو طرف حضور داشته باشند . یک طرف در مقام خریدار و طرف دیگر در نقش فروشنده . در اینجا ، هر دو طرف حاضر در صحنه نیاز دارند تا فرایند داد و ستد به صورت قطعی شکل بگیرد . به عبارت دیگر هر دو طرف نیازمند دادو ستد هستند هرچند بر حسب ظاهر، هر یک از آنها دارای عملکردی متفاوت و بلکه متضاد با دیگری را صورت می دهد لیکن هر دو آنها ، اهداف مشترکی را تعقیب می نمایند : بر طرف ساختن نیاز ها و تأمین احتیاجات و رسیدن به منفعت .
در تجارت بین الملل نیز همین رابطه وجود دارد . اگر ایران نفت یا هر محصول دیگر را به بازار جهانی عرضه می نماید ، این نشان دهنده نیاز کشورمان به صادرات است و در مقابل ، کشورهایی که مبادرت به خرید محصولات ایران می نمایند ، حتما محتاج به آن کالا هستند . در نمای دیگر ، جای دوطرف حاضر در فرایند تجارت ، تغییر پیدا می کند . در آنجا ، ایران خریدار کالایی است که دیگران نیازمند فروش آن هستند . با این اوصاف تحریم خرید از ایران و ممنوعیت فروش به ایران ، اگر زیان و خسارتی به دنبال داشته باشد ، این خسارت به نسبت های متفاوت متوجه تمام طرف ها خواهد بود .
مذاکرات موسوم به 1+5 با ایران ، با هدف اعطاء امتیاز به ایران نبوده است. کشورهای حاضر در این مذاکرات در پی محقق ساختن اهداف سیاسی و بیش از آن در پی دستیابی به منافع اقتصادی خود ، ناگزیر از به نتیجه رساندن این مذاکرات بوده اند . آنها نیز به علت اعمال تحریم به شدت تحت فشار قرار داشته اند و برای خاتمه دادن به وضعیتی که خود مبدع و بانی آن بوده اند ؛ در تنگنا قرار گرفته بودند . شاهد مثال این ادعا اینکه ، با دورنمایی که از لغو تحریم ها پدیدار شده است ، مقامات کشورهای مختلفی که تا دیروز ژست حمایت از تحریم گرفته بودند ، با ولع و عجله در رأس هیأت های اقتصادی و تجاری و سرمایه گذاری به سوی ایران رهسپار شدند . تمام این مقامات در مذاکرات خود با مسؤولین کشورمان از لزوم توسعه و تحکیم مناسبان سیاسی و اقتصادی و گشایش فصل جدیدی از همکاری های دو کشور سخن به میان آورده اند .
نکته مهم در اینجا ، آن است که علیرغم تمام مشکلات متأثر از تحریم بر وضعیت اقتصادی این کشورها ، اما کمتر شاهد آن بوده ایم که آنها در صحبت ها و سخنرانی ها و مصاحبه های خود ، مشکلاتشان را به تحریم گره بزنند و در صدد آن باشند تا مشکلات خود را زائیده تحریم و از دست دادن بازار ایران قلمداد نمایند .
***** ***** ***** ***** ***** ***** ***** ***** ***** *****
خرابی ها و خیانت های مربوط به حکومت شاهان ، خسارات و ویرانی های ناشی از جنگ و تجاوز عراق و حامیان او و تنگناها و کاستی های متأثر از تحریم ها ؛ هر قدر زیاد و هر قدر گسترده باشد ، در برابر عزم و اراده ملتی که در حفظ استقلال و پیمودن مسیر پیشرفت و اقتدار ملی ، متحد و پایدار است ؛ عاجز و کوچک و ناتوان هستند . نه خرابی های نظام ستم شاهی و نه خسارات جنگ تحمیلی و نه آثار و تبعات تحریم های ظالمانه و نه هیچ دشمنی و خصومت دیگری نمی تواند ، یک ملت منسجم و با هدف و با اراده را به زانو در آورد . خاصه ملتی چون مردم ایران که علاوه براتکال به خداوند و دارای باورعمیق دینی و بهره مندی از رهبری ولایت فقیه ، از پشتوانه فرهنگی و تاریخی چند هزار ساله برخوردار است .
اما مشکل کجاست ؟ همانطور که در طلیعه نوشته بر آن تأکید شد ، برای پرهیز از فرو غلطیدن به ورطه اشتباه در تحلیل و نتیجه گیری از آن ، لازم است میان علت ایجاد مشکلات و علت باقی ماندن مشکلات ، تمیز قائل شویم . لذا ایجاب می نماید تا مورد تکرار و تأکید چند باره قرار گیرد که : شاه ، جنگ و تحریم ها ؛ عامل ایجاد خرابی های بسیار و موجب مصائب ناگوار برای این کشور و مردم بوده اند لیکن باقی ماندن ، ریشه دواندن و عمیق و گسترده شدن مشکلات ، دارای زمینه ها و عوامل دیگری است .
مماشات و تعارف و پرهیز از صراحت و بازی بازی کردن با کلمات و جمله ها ؛ ما را به جایی نمی رساند. باید درست نشانه گیری کرد و باید به هدف زد . مشکل امروز ما : فساد اداری ، سوء استفاده از مقام و موقعیت ، بی کفایتی و بی لیاقتی و نا کارآمدی برخی و شاید بسیاری از مدیران و مسؤولین ، قربانی کردن کشور و مردم در مسلخ مناسبات حزبی و گروهی ، دنیا طلبی و تجمل گرایی و آلودگی برخی از مدیران و مسؤولین به زندگی های لوکس و بیگانگی آنها با مردم و خلاصه ضعف و ناپایداری قوانین و مقررات است . اگر این مشکلات و مرتکبان آن گریبانگیر کشور و مردم نبودند ، ایران امروز بسیار متفاوت تر از آن چیزی بود که هست و ما می توانستیم با وجود تمام مشکلات و خرابی ها و خسارات و ویرانی های شاه و جنگ و تحریم ، ایرانی شکوفا و پیشرفته و آباد را تجربه کنیم و رفاه و آسایش و امنیت روانی را برای مردم شاهد باشیم.
چه باید کرد ؟ باوجود بزرگ بودن مشکلات و ناراحت کننده بودن عملکرد برخی از افراد مدعی و نگران کننده بودن ادامه شرایط مورد گلایه ، اما وضعیت کشور از هیچ روی نا امید کننده نیست . راه حل تمام این مشکلات را مقام معظم رهبری حفظه الله در بیانات و رهنمود های خود ، مورد اشاره و تأکید قرار داده اند : توجه به توانایی های درونی و اعتماد به جوانان مخلص و متعهد و پای کار ، پرهیز از تجمل گرایی و پرهیز از زندگی های لوکس که منشاء و دلیل سقوط به آتش سوء استفاده و غفلت از خدا و غفلت از خدمت و انجام تکلیف است ، پرهز از مصرف گرایی به خصوص در مورد کالاهای خارجی و خلاصه توجه به اقتصاد پویای ریاضتی و توجه به مدیریت جهادی و ترغیب و تهییج عزم ملی در تعامل و کمک و همکاری با دولت و حکومت و خدمتگزاران صدیق ، برای پی ریزی ساختمان ایرانی آباد و پیشرفته است.
توجه به توانایی های بومی و اعتماد به قدرت ابتکار و خلاقیت جوانان متعهد و شیفته خدمت وسر مشق گرفتن از اقتصاد ریاضتی و مدیریت جهادی ، در چند برهه حساس از کشور و در چند عرصه مهم مورد آزمون قرار گرفته است و نتایج ماندگار و خیره کننده ای را برای کشور به ارمغان آورده است . فقط برای نمونه می توان از مدیریت پیروزمندانه دفاع مقدس از سوی جوانان متعهد ، موفقیت بزرگ دانشمندان ایران در عرصه پرورش سلول های بنیادین و رویان ، نانو فناوری ، تولید بومی و آزمایش موفق موشک های دور برد و بالستیک ، پرتاب ماهواره به فضا و موفقیت دانشمندان ایران در ارتقاء دانش هسته ای و تثبیت جایگاه ایران به عنوان یکی از معدود کشورهای دارای این توانایی ؛ یاد کرد. اگر مسؤولیت امور به جای مدعیان بی مایه در اختیار خادمان متعهد و توانمند و با اخلاص و صاحب دانش و تجربه و عاشق خدمت به ایران و مردم باشد ، هر روز شاهد موفقیت ها و پیشرفت های بیشتر ایران عزیز خواهیم بود . انشاءالله