بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی خيرخواهان

بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی

اقتصاد ایران در حالی وارد سال پایانی سند چشم‌انداز ۲۰ ساله ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۳ می‌شود که موفقیت کمی در جامه عمل پوشاندن به هدف رشد اقتصادی برای تبدیل ایران به اقتصاد اول منطقه مطابق با این سند داشته است. در واقع انتظار طبیعی این بود که دستیابی به رشد اقتصادی بالا و مداوم و به‌تبع آن ایجاد مشاغل جدید برای انبوه جوانان جویای کار، هر اولویت دیگر مدنظر حکومت را تحت‌الشعاع خود قرار دهد.
ایران قوی هاشمی‌طبا

ایران قوی

همچون سال‌های گذشته، در روز 22 بهمن مردم ایران در راهپیمایی سالروز پیروزی انقلاب اسلامی یعنی بیست‌و‌دوم بهمن حضور یافتند و خاطره پیروزی انقلاب و نیز شهدای انقلاب و دفاع مقدس را گرامی داشتند. انقلابی که با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی پیروز شد و مردم اعم از خواص یا عوام با برداشت خود -‌هر‌چند متفاوت- از آن استقبال کرده و بر آن پای فشردند
شنبه ۰۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 April 27
کد خبر: ۵۸۷۶۴
تاریخ انتشار: ۲۲ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۷:۲۰
ضمن آن که تدوین سیاست های عمومی، انتقاد، رقابت سالم سیاسی و حاضر کردن مردم در صحنه و بالا بردن در کمندی آن ها، آموزش سیاسی جهت افزایش آگاهی سیاسی مردم، بالا بردن اعتبار قوه مقننه، تقویت جامعه مدنی با بزرگ کردن نهادهای مابین مردم و حکومت...
تدبیر24 :حبیب عشایری - اساسا ثبات هر جامه سیاسی، به رابطه سطح مشارکت سیاسی با سطح نهادمندی سیاسی آن جامعه بستگی دارد. میزان نهادینگی سیاسی در جامعه ای با مشارکت سیاسی پایین به مراتب پایین تر از جوامعی است که از سطح مشارکت بالاتری برخوردارند.در کل ثبات سیاسی، انسجام ملی و امنیت تا حدود زیادی به سطح نهادینگی و مشارکت سیاسی شهروندان بستگی دارد که این امر بدون وجود احزاب ناممکن است.

ضمن آن که تدوین سیاست های عمومی، انتقاد، رقابت سالم سیاسی و حاضر کردن مردم در صحنه و بالا بردن در کمندی آن ها، آموزش سیاسی جهت افزایش آگاهی سیاسی مردم، بالا بردن اعتبار قوه مقننه، تقویت جامعه مدنی با بزرگ کردن نهادهای مابین مردم و حکومت، نزدیک کردن افکار به همدیگر، تضمین دموکراسی، هماهنگی و انسجام ملی، مشروعیت، جامعه پذیری، تقویت قانون و روحیه نظم و انضباط در جامعه، تغییر و نوآوری، تسهیل حکومت نخبگان و شایسته سالاری در جامعه و غیره ... درزمره کارکردهای احزاب فلمداد می گردد.

بنابراین می توان نقش احزاب درکاهش تنش های سیاسی را باهدف توسعه سیاسی و ثبات ملی در چارچوب مولفه های ذیل خلاصه کرد:
1- احزاب و مشارکت سیاسی
2- احزاب و مشروعیت نظام حکومتی
3- احزاب و یکپارچگی و انسجام ملی
4- احزاب و مدیریت منازعات
5- احزاب و جامعه پذیری سیاسی

نقش احزاب در زمینه مشارکت سیاسی
فراهم سازی میزان بهره مندی افراد جامعه از حق خود برای دخالت در مسائل و تصمیم گیری های سیاسی است. به زعم برخی از اندیشمندان؛ شهری شدن، بالا رفتن میزان با سوادی، گسترش وسایل ارتباط جمعی و آموزش باعث بالا رفتن آرزوها و تمایلات شده و اگر این آرزوها برآورده نشوند، افراد و گروه ها وارد صحنه سیاسی می شوند که در صورت فقدان نظام های سیاسی نیرومند و انعطاف پذیر، این افزایش مشارکت سیاسی را به طرف بی ثباتی و خشونت رهنمون می کند. نتیجه اینکه در جوامعی که سطح نهادینگی سیاسی نسبت به مشارکت سیاسی بالاتر شد (جوامع مدنی) اینگونه جوامع در مقابل بحران های سیاسی مقاوم تر خواهند بود.

نقش احزاب در ایجاد مشروعیت
اساساً اگردست اندرکاران نظام سیاسی نتوانند با تکیه برنهادهای سیاسی مدرن (به خصوص احزاب) موج پشتیبانی های مردمی را در کانال نهادهای مناسب قرار دهند و ساز و کاری نهادی برای تضمین تداوم آن پیدا کنند، ممکن است این موج پشتیبانی به همان سرعتی که اوج گرفته به همان سرعت فروکش کند.

نقش احزاب در یکپارچگی ملی و امنیت آن
احزاب قادرند با ایجاد کانال های ارتباطی، میان گروه های غیر مرتبط و احیاناً متخاصم و وارد کردن آن ها در مجموعه ای از روابط متقابل و به هم پیوسته، از هم گسیختگی اجتماعی را کاهش داده و بدین طریق یکپارچگی ملی و امنیت ملی را تضمین کنند.
احزاب می توانند دردرون یک واحد سیاسی، ایفا گر نقش میانجی سیاسی بین گروه ها باشند. امری که به وفاق میان گروه ها منجر شده و بدین طریق یکپارچگی ملی و امنیت ملی را تضمین می نماید.

نقش احزاب در مدیریت منازعات
جوهره سیاست عبارت است از مدیریت منازعات و این خود عبارت از توانایی یک سیستم سیاسی در مدیریت مداوم انواع متغیر و درجات متفاوت تقاضاهایی که به آن داده می شود. برای درک و فهم تأثیرات اجتماعی حزب بر مدیریت منازعه، داشتن اطلاعاتی در مورد شیوه رهبری، میزان تحمل سیاسی، میزان اعتماد و درجه توانایی رهبران درارزیابی واقعی از رفتار دیگران بسیار اساسی است، سابقه و تجربه رهبری حزب در برخورد با منازعات نیز امری مهم است.
میزان انطباق پذیری حزب نیز در تاثیرگذاری حزب بر مدیریت منازعه مهم است. هرچه حزب بازتر باشد، آسیب پذیری زیادتری در برابر منازعات داخلی خواهد داشت. اما در عین حال همین احزاب با نفوذ در سطوح مختلف محلی و منطقه ای وپذیرش اقلیت های قومی و نخبگان مخالف، امکان ایجاد رضایتمندی برای گروه های مختلف و همچنین ایجاد فرصت هایی برای حل مبادلات در پایین ترین سطح سیستم را فراهم می کند.نتیجه اینکه احزاب در دو بعد می توانند با دخالت در مدیریت منازعات اختلافات را حل کرده، افراد و گروه های مختلف قدرت جو را به مسیرمسالمت آمیزی هدایت نمایند: بعد اول عبارت است از؛ جمع کردن مدعیان و نمایندگان منافع مخالف و متضاد در درون حزب و قانع کردن آنهابه پیگیری اهداف و منافع خود براساس منافع جمعی و از مجرای یک کانال نهادی. بعد دیگر عبارت است از؛ تنظیم قواعد عملی موجود و فراهم سازی زمینه برای دست به دست شدن قدرت و همچنین تنظیم یا پذیرش و اجرای قواعدی برای تامین و تحقق مسالمت آمیز اهداف و منافع گروه های قدرتمند خارج از حزب، نظیر احزاب رقیب، نهایت اینکه تنها در صورتی تنش های خود را ثبات و آرامش خواهد دادکه احزاب نیرومندی در کشور حضور داشته و بتوانند مدیریت موثر و مناسب منازعات را به اجرا درآورند.

نقش احزاب در جامعه پذیری سیاسی
هر سیستم سیاسی برای تضمین بقا و ادامه موثر کارکرد خود ناگزیر است که ارزش های سیاسی و همچنین هنجارهایی را زیر عنوان قاعده بازی پی بریزد و به تازه واردان انتقال دهد. بنابراین احزاب صرفنظر از نوع نه فقط ابزاری برای جمع شدن نخبگان بلکه از آن مهم تر ابزاری هستند برای جامعه پذیری و آموزش سیاسی که به عادات و رفتارها نسبت به حکومت شکل می دهند.
اما راجع به ناکارآمدی پدیده تحزب در ایران نیز باید سخن گفت؛ بخشی از ناکارآمدی تحزب و احزاب در کشورمان از دیرباز به دلایلی از جمله تاثیر منفی برخی مولفه های ناسازگار فرهنگ سیاسی بر تحزب بوده است که از جمله این مولفه ها می توان به ضعف فرهنگ سیاسی مشارکتی و مدنی، تبار گمانی و خویشاوند سالاری، ضعف روحیه کارجمعی، عزلت جویی، فرد گرایی و جمع گریزی، بینش مطلق گرایی، ضعف روحیه اعتماد ورزی و مسئولیت پذیری، عدم تساهلئ و سعه صدر، شخصیت پرستی، رابطه فردی به جای رابطه ضابطه گرایی، تعصب و افراط گرایی و... مربوط می شود.
علاوه برآن می توان مولفه های متعارض فرهنگ سیاسی ایرانی با تحزب را درقالب شاخص های مشروحه ذیل طبقه بندی نمود: وجود فرهنگ رقابت ستیزی، حذف و ستیزه جویی در مبارزات سیاسی – انتخاباتی و ضعف فرهنگ تسامح، تساهل و مدارا، عدم رعایت قواعد بازرسی مبتنی بر مسالمت جویی، غالب بودن روحیه فردگرایی و سیستمی، روحیه کار جمعی و جمع گرایی و فرهنگ مشارکتی، بینش مطلق گرایی و غالب بودن روحیه (زود و زور) و غیره..

به اعتقاد یکی از اندیشمندان
اتفاقاً یکی از وظایف تشکل ها و احزاب سیاسی این است که مانع قهرمان پروری شوند. در جوامع کمتر توسعه یافته مردم همیشه منتظر قهرمان هستندو آن ها قهرمان را برجسته می کنند و بعد سعی میکنند تخیلات و ذهنیت های خود را با حقایق و واقعیت ها تطبیق دهند: در حالیکه در جوامع توسعه یافته معیارهایی وجود دارد و افراد را در هر منصبی که باشند با آن معیارها می سنجند، این قول به امیرالمومنین منصوب است که «حق را با مردان قیاس مکن، مردان را با حق قیاس کن»
درپایان بایدخاطرنشان کردکه نقش احزاب در قانون اساسی این گونه ترسیم شده است که برمبنای آن اصل 26قانون اساسی می گوید: احزاب، جمعیت ها، انجمن های سیاسی و صنفی و انجمن های اسلامی یا اقلیت های دینی شناخته شده آزادند، مشروط به اینکه اصول استقلال، آزادی و وحدت ملی، موازین اسلامی و اساسی جمهوری اسلامی را نقص نکند. هیچ کس را نمی توان از شرکت در آن ها منع کرد یا به شرکت در یکی از آن ها مجبور ساخت.
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما:
نام:
ایمیل:
* نظر:
داغ ترین ها