تدبیر24 :«حتی خود مادر از ابتلای خودش به ایدز خبری نداشت اما بیمارستان متوجه آلودگی و بیماری نوزاد میشود ولی سخنی به میان نمیآورد. این نوزاد ممکن است بیشتر از 5 سال نیز عمر نکند و اگر هم عمری برایش باقی باشد، عمری توأم با عذاب و درد بیماری است.»
روزنامه «قانون» نوشته است: آن طرف شهر تابلوهای میلیاردی در حراج تهران به فروش میرسد و این طرف شهر، معتادی فرزندی به دنیا میآورد که عین مادرش، آینده سیاه دارد. در میان هیاهوهای شهر که از آن هر صدایی بلند میشود، صدای آسیب اجتماعی اعتیاد بدجور گوش خراشی میکند، آنچنان که نه مسئولان و نه رهگذران شهر میلی برای شنیدن آن ندارند.
چند روز گذشته، زن 20 سالهای در تهران فرزندی را به دنیا آورد که در بدو تولد، هم معتاد بود و هم مبتلا بهاچ.آی.وی! شنیدن این خبر شاید چندان اهمیت نداشته باشد که بار دیگر مادری معتاد، فرزند معتاد به دنیا آورده اما ماجرا آنجا غمانگیز و دلخراش میشود که باز هم پای بیمسئولیتی و بیتدبیری مسئولان در میان است.
تولد یک ایدزی دیگر
ماجرا از این قرار است که چند روز قبل، خیرین مددکار در گذر از مناطق جنوبی شهر، زن کارتنخواب 20 سالهای را که وضعیت بسیار نامناسبی داشت، جهت زایمان به یکی از بیمارستانهای جنوب شهر معرفی میکنند و پس از انجام مقدمات پزشکی، نوزاد این زن به صورت طبیعی متولد میشود. از آنجا که مادر به دلیل اعتیاد شدید و مصرف دو گانه «شیشه و هرویین»، توان بدنی بسیار پایینی داشته، حتی تحمل یک شب ماندن در بیمارستان را نداشته. مادر که بیقرار برای خروج سریع از بیمارستان و مصرف مواد بود، چندان پیگیر وضعیت فرزندش نبود و اصلا به او فکر نمیکرد که به خاطر بیماری پنهان مادر، مبتلا به «ایدز» متولد شده است.
حتی خود مادر از ابتلای خودش به ایدز خبری نداشته اما بیمارستان متوجه آلودگی و بیماری نوزاد میشود اما سخنی به میان نمیآورد تا نوزاد به روش طبیعی به دنیا آید. پس از زایمان، بیمارستان طفل را در مراحل سمزدایی قرار میدهد، طفلی که حاصل یک رابطه خارج از نکاح است!
تا اینجای داستان با توجه به تکرار آسیبهای اجتماعی، کمی طبیعی است اما نکته اصلی و غمانگیز داستان تولد این نوزاد، آنجاست که او میتوانست با کمترین احتمال ابتلا به اچ.آی.وی و سایر آلودگیها به دنیا آید، اما بیتوجهی بیمارستان سبب شد تا او آلوده به ویروس HIV متولد شود. در شرایطی که بیمارستان طبق دستورالعمل مصوب بهمنماه 1389 وزارت بهداشت، باید با روش سزارین، کودک را به دنیا آورد تا خطر ابتلای نوزاد به اچ.ای.وی بسیار کاهش یابد، این کار را نکرد تا با زایمان طبیعی، نوزاد با اچ.آی.وی کامل متولد شود. نوزادی که ممکن است بیشتر از 5 سال نیز عمر نکند و اگر هم عمری برایش باقی باشد، عمری توأم با عذاب و درد بیماری است.
اهمالی که کودک مبتلا به ایدز به دنیا آورد
بررسیهای پزشکی نشان میدهد که طی دو دهه گذشته، تعداد موارد انتقال بیماری ایدز طی دوران بارداری به جنین از مادر آلوده به دلیل اجرای آزمایشهای اچآیوی، پیش از بارداری و طی آن و بهرهگیری از درمان ضدویروسی برای خانمهای باردار و سپس نوزادان به طور قابل توجهی کاهش یافته است. از سویی، زایمان به روش سزارین برای کاهش انتقال قبل از زایمان توصیه شده تا احتمال به دنیا آمدن نوزاد با اچ.آی.وی کاهش یابد.
متخصصان میگویند که احتمال انتقال ویروس ایدز به جنین در حین بارداری ۱۵ تا ۲۰ درصد و هنگام زایمان نزدیک به ۵۰ درصد است. از سویی، انتقال جفتی اچ.آی.وی میتواند اوایل بارداری اتفاق بیفتد و حتی ویروس در نمونههای سقط گزارش شده است، اما شایعترین علت ابتلای کودکان به دلیل انتقال از مادر به فرزند در زمان زایمان است که میتوان آن را کنترل کرد. متخصصان تاکید میکنند که در حین زایمان نیز نباید از مانیتورینگ داخلی قلب جنین (دستگاهی است که با الکترود مخصوص برای اندازهگیری عملکرد قلب به جنین وصل میشود) استفاده کرد. همچنین نباید از پوست سر جنین خون گرفت، زیرا شانس ابتلای جنین به اچ.آی.وی بیشتر میشود. درمان مادر حین حاملگی و در زمان زایمان به طور قابل توجهی خطر انتقال ویروس را کاهش میدهد و انتقال آن را از ۲۵ به ۲ درصد میرساند و کمک میکند نوزادی سالم متولد شود. اتفاقاتی که در بیمارستان جنوب شهر رخ نداد تا کودک ایدزی دیگری به جامعه اضافه شود.
مسئولیت اجتماعی فراموششده
اما به جز کوتاهی بیمارستان در مورد مادر معتاد و فرزند در حال تولدش، سهم کمکاری بهزیستی در کورتر شدن گره این مادر و فرزند کم از بیمارستان نیست. آنجا که قبل از تولد نوزاد، مادر به دلیل شرایط خاص و ابتلا به اچ.آی.وی به بهزیستی ارجاع میشود، ولی بهزیستی اعلام میکند که جایی برای او ندارد و او را پذیرش نمیکند. لاجرم مادر آلوده در جامعه رها میشود و او که به شدت اعتیاد به مواد دارد، باید خرج موادش را تامین کند آن هم از طریق تنفروشی! اکنون مشخص نیست که او چند نفر را آلوده کرده و چند نفر قرار است آلوده شوند.
آیا واقعا بهزیستی نمیتوانست با پذیرش این زن، درمان او برای بیخطرسازی تولد فرزندش را آغاز کند؟ آن هم در شرایطی که محققان سالها تصور میکردند زنان مبتلا به ایدز برای همیشه از مادر شدن محروم هستند و نتیجه بارداری آنها بهطور قطع به معنای تولد نوزادانی مبتلا به ایدز خواهد بود؛ ولی مطالعاتی که طی سالهای اخیر انجام شده نشان میدهد خطر انتقال ویروس ایدز از مادر به نوزاد در زنان مبتلا به ایدزی که پیش از اقدام به بارداری تحت نظر پزشک باشند و داروهای خاصی مصرف کنند، کاهش زیادی یافته و آنها نیز میتوانند طعم شیرین مادر شدن را تجربه کنند. آمارها حاکی از آن است که بیشترین شمار کودکان مبتلا به ایدز را نوزادان متولدشده از مادران مبتلا تشکیل میدهند که راههای درمانی در دوران بارداری، میتواند از تولد کودک مبتلا به ایدز جلوگیری کند؛ اما پذیرفته نشدن زن 20 ساله باردار از سوی بهزیستی سبب شد تا او هیچیک از مراحل درمانی را طی نکرده و کودکی آلوده تقدیم جامعه کند!
شاید گفته شود که کارتنخوابی و معتاد بودن دختر 20 ساله، ریشه همه این اتفاقات ناگوار برای او و فرزندش است که باید گفت شرایط جامعه و بسیاری از نارساییها، دختر 20 ساله را کارتن خواب و معتاد و ایدزی کرده و حال هیچ پناهی برای او و فرزندش نیست آن هم در شرایطی که خیلیها ادعای مسئولیت اجتماعی در برابر آسیبها را دارند اما اتفاقات ریز و درشت زیر پوستی جامعه، نشان میدهد که مسئولیت اجتماعی در بسیاری از بخشها و افراد مسئول، تعریفی ندارد و ماحصل آن، رشد آسیبهایی است که هر روز در جامعه متولد می شود.