مدیریت فرهنگی کردستان در کما

   تدبیر24: شورش عزیزی_*در کردستان برعکس خیابان‌های شلوغ پایتخت که هنوز جلوی سینماهایش، جمعیتی بلیت به دست در انتظار ایستاده‌اند، سینماهای دیار فرهنگی با بحران مخاطب دست و پنجه نرم می‌کنند حتی در برخی روزها بلیت ها به صورت نیم بها ارائه می گردد ولی خبری از حضور علاقه مندان به هنر هفتم نیست. بحران دیگری که در دارالعلوم قابل مشهود است؛ مبحث خالی بودن سالن مطالعه کتابخانه های این دیار است و اگر روزی کنکور از سیستم آموزش و پرورش حذف گردد، نهادهای مربوطه می توانند این سالن ها را برای مبحث مسابقات گل کوچک در اختیار علاقه مندان بگذارند. اینگونه به صورت شفاف عطای مطالعه را به لقایش ببخشند و کرکره‌های مبحث کتاب و کتابخوانی را پایین بیاورند.

عوامل متعددی در پیدایش این اتفاق ها نقش داشته و دارند از جمله نبود رسانه های مستقل و روزنامه نگاران منتقد؛ به زبانی ساده تر می توان اظهار داشت در بستر زمانی فعلی که در استان کردستان هنوز هم بستر و مجوز فعالیت یک روزنامه وجود ندارد نباید انتظار داشته باشیم که تحولی روی بدهد. در استانی پاک( به این معنی که هیچ دود کارخانه ای در آن به لایه های اُزن زیان نمی زند) به دلیل نبود حضور اقتصادی خصوصی نباید انتظار حضور رسانه ای مستقل را داشت. به زبانی ساده تر اقتصاد کیسه ای هنوز در کردستان حاکم است به این معنی که تنها پول سیال در بازار کردستان عبارت است از حقوق کارمندان و اشخاص مورد حمایت نهادهای دولتی و چند سالی است که یارانه ها به امور اقتصادی دیار فرهنگی اضافه شده است.

امور فرهنگی در این دیار هنوز تعریف نشده است. البته به معنای تخصصیش وگرنه برخی ها برای فعالیت فرهنگی فاکتور پذیرائی چند میلیونی ارائه می دهند. ساده انگاری است اگر قبول کنیم دولت نمی‌تواند با این مشکلات به شکلی جدی برخورد کند. اکثر بخش‌های فرهنگی کردستان در کما به سر می‌برند و این یک واقعیت تلخی است که با نبود مدیران متخصص اوضاع به صورت غیر قابل تصوری در این دیار به سمت تعطیلی پیش می رود.

سینما را باید چراغ روشنی بخش فرهنگ دانست، رسانه را زبان گویای جامعه و کتاب را باید روشنی بخش امور فرهنگی بدانیم. در واقعیت امر امور فرهنگی همچون دانه های زنجیر بهم پیوسته هستند و ضعف در هرکدام از این امور، سایر مباحث فرهنگی را تحت تاثیر قرار می دهد. در اینجا است که می توانیم به زبان ساده تر به بحث ضعف مدیریت فرهنگی اشاره نمود. اگر مدیرانی شایسته سکاندار امور فرهنگی این دیار بودند اوضاع دیار فرهنگی کشور اینگونه نبود و در دارالعلوم مبحث مطالعه به حد صفر نمی رسید و رُکن چهارم دمکراسی سکوت اختیار نمی کرد. بستر اقتصاد دولتی؛ شرایطی را فراهم نموده که چرخه اقتصادی رسانه در کردستان از طرق آگهی¬های تبلیغاتی ادارات باشد و اینگونه مبحث نان به قرض دادن مدیران به روزنامه نگاران استارت می خورد و نقد و منتقدان جایگاهی برای فعالیت ندارند و بستر برای حضور غیر متخصص ها فراهم می گردد و اخبار این دیار فقط تعریف است ولاغیر