پس از امضای توافق برجام بین ایران و شش کشور مطرح جهان انتظارات جامعه از نتایج عاجل آن رو به افزایش گذاشت، اما متاسفانه تبعات این توافق در زندگی عادی جامعه تاثیــرگذار نبود.
تدبیر24»مخصوصا توقعات بخش خصوصی مولد را که پس از امضای برجام انتظار بهبود تولید و تجارت را داشتند، برآورده نساخت. البته پس از برجام دستاوردهایی نیز حاصل شد، نظیر انعقاد قراردادهای خرید هواپیماهای ایرباس و بوئینگ و قرارداد مشترک ایران با توتال فرانسه به اتفاق شرکت ملی پترولیوم چین در زمینه تولید 335میلیارد مترمکعب گاز طبیعی غنی و ترش از فاز یازده میدان مشترک پارس جنوبی با قطر طی 20سال که البته این مورد اخیر با وجود انتقادهایی که در مورد نحوه عقد قرارداد HOA (Head of Agreement) و عدم تامین منافع ایران در پی داشت، بالاخره از تصویب هیات عالی نظارت بر منابع نفتی گذشت. مضاف بر آنکه توافق برجام به امضای تفاهمنامههای متعددی نیز با هیاتهای دولتی و بازرگانی بخش خصوصی اروپایی و آسیایی در قلمرو سرمایهگذاری و ورود تکنولوژی و نیز ورود برندهای معروف جهانی به ایران منجر شد که البته بسیاری از آنها همچنان بر روی کاغذ مانده است، بهاستثنای دو، سه شرکت خودروسازی اروپایی و کرهای که تا حدودی به حوزه عمل وارد شدهاند. با این حال آثار پس از برجام در اقتصاد کشور بهویژه در زندگی مردم آشکار نشده است. اگر جریانات سیاسی علیه ایران به سردمداری آمریکا ادامه یابد و عرصه بر اجرای برجام تنگتر شود، به نحوی که ایران در شرایط ترک برجام قرار گیرد، متاسفانه وضعیتی بدتر از پیشابرجام پیشبینی میشود که بیتردید در اقتصاد کشور بهویژه در تجارت خارجی تاثیرات مخربی خواهد داشت. ناگفته پیداست که از عمدهترین اهداف اعمال دیپلماسی مطلوب و برقراری روابط حسنه با جامعه بینالمللی که متولی آن وزارت امور خارجه است، ارتقای تجارت خارجی و تامین منافع ملی است. با تضعیف تجارت خارجی، اقتصاد کشور کوچک میشود، تولید ضربه میبیند و مجبور خواهیم شد که کالاها و خدمات مورد نیازی را که قبلا در کشور تولید میکردهایم با هزینهای بسیار بالا وارد کنیم. لذا لازم است سعی دیپلماسی بر این هدف قرار گیرد تا آنجایی که ممکن است برجام حفظ شود و منجر به فروپاشی آن نشود، در غیر این صورت بهویژه بابت تحریمهای جدید از فرورفتن در انزوای اقتصادی و سیاسی لطمات بسیار زیادی نصیب ملت و دولت ایران خواهد شد. اما مساله مهم آن است که ایران بارها اعلام کرده اصولا قصد خروج از برجام را ندارد و زیر بار این آنتریک آمریکا نخواهد رفت. آقای دونالد ترامپ از قبل از زمان به قدرت رسیدن، یعنی در دوره رقابتهای انتخاباتی، مرتبا از توافق جامع اقدام مشترک بهعنوان یک توافق بسیار بد نام میبرد و هنگامی که به قدرت رسید نیز همچنان به این شیوه نگاه نسبت به برجام ادامه داد و بسیار سعی کرد که مخالفان خود در مجالس نمایندگان و جمهوریخواه را با خود همداستان کند. همه انتظار داشتند در گزارشهای 90روزهای که رئیسجمهور آمریکا به کنگره میدهد، برجام مستقیما توسط ترامپ رد شود و او اعلام کند که آمریکا از برجام خارج میشود، اما اینها همه ژستهای سیاسی و دیپلماسی بود که همه سیاستمداران و آگاهان بر آن اتفاق نظر داشتند. نتیجه آنکه آقای ترامپ یک گام به عقب برداشت و آن را به کنگره واگذار نمود که در مورد عواقب برجام و نتایج آن بررسی، تصمیمگیری و نتایج را اعلام نماید. اما از طرف دیگر آمریکا که یکی از اعضای شورای امنیت سازمان ملل است، بهاضافه چهار عضو دیگر و آلمان این توافق را امضا نمودهاند. خانم فدریکا موگرینی، رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا و همچنین خانم ترزا می، نخستوزیر انگلیس و همینطور آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان و آقای ماکرون، رئیسجمهور فرانسه اعلام کردند که به این توافق پایبند هستند و آن را اجرا میکنند و حتی آقای یوکیا آمانو، رئیس سازمان انرژی اتمی بر پایبندی ایران به برجام صحه گذاشت، اما مساله بسیار مهمی که به هرحال آمریکا درپی آن است، تنها تضعیف برجام نیست، بلکه ساخت موشکهای بالستیک یا نفوذ ایران در منطقه یا اتهاماتی نظیر کمک ایران به گروههای مختلف و نقض حقوق بشر از جمله مسائلی است که آمریکا با پررنگ کردن آن میخواهد جامعه جهانی را با خود همراه نماید. ضمنا مذاکرات مجددی را در مورد برجام شروع کند تا اینکه موفق شود محدودیت 10 و 15ساله برجام را بردارد و آن را مادامالعمر کند و اینکه مقدمه اعلام و اعمال تحریمهای جدید بینالمللی را بر ایران فراهم سازد. البته خود آمریکا هم میتواند تحریمهای جدیدی را بر ایران وضع کند و این بستگی به شدت و ضعف این تصمیمها دارد که چگونه بر کشورهای اروپایی یا چین یا روسیه تاثیرگذار باشد و آنها یا هر کشوری به فکر منافع خویش هستند تا منافع دیگر کشورها. کشورهای اروپایی با ایران روابط تجاری را شروع کردهاند که البته هنوز در آن حدی نیست که بتوان آن را با روابطی که مثلا با آمریکا دارند، مقایسه کرد. کشور آلمان بهتنهایی 1450میلیارد دلار صادرات داشت که بخش بزرگی از آن به آمریکا بوده است، بهطوری که کسری موازنه تجارت خارجی آمریکا با آلمان حدود 44میلیارد دلار است. از طرفی کسری تجاری آمریکا با اتحادیه اروپا بنا بر گزارش باشگاه خبرنگاران جوان146 میلیارد و300 میلیون دلار است. ضمن آنکه کشور آمریکا 18درصد از کل تجارت خارجی چین را در اختیار دارد. در این راستا دو کشور بر سر یک برنامه 100روزه برای حل اختلافات اقتصادی خود توافق کردهاند که صادرات آمریکا به چین برای پوشش کسری تجاری آمریکا با چین افزایش یابد. لازم به ذکر است که کشور آمریکا که بیش از 18هزار و 500میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی دارد، همچنان پیشتاز اقتصاد جهان است و خواه و ناخواه تصمیمات اقتصادی این کشور برسایر کشورها اثر خواهد گذاشت. مسلما هرچند اروپاییها در برجام در برابر آمریکا موضعگیری و براین توافق ایستادگی کنند، به هر حال نمیتوانند اقتصاد بزرگ آمریکا را در قبال ایران نادیده بگیرند. با در نظر گرفتن مطالب پیشگفته تحریمهای جدیدی که از سوی آمریکا وضع شده، مخصوصا در مورد سپاه پاسداران، یا تحریمهایی که قرار است در آینده وضع شود، خواه ناخواه به دلیل اینکه تبادلات مالی و پولی کشور ما در سطح جهان دچار اشکالات عدیدهای خواهد شد و در حال حاضر نیز مشکلات فراوانی وجود دارد، به نحوی که بانکهای بزرگ و درجه اول دنیا هنوز بعد از برجام با ایران آغاز به کار نکردهاند، مساله تجارت خارجی برای ایران سختتر و همچنین بعدها هم بیشترتضعیف میشود. ولی به هر حال تا آنجایی که لازم است، دستگاه دیپلماسی ایران باید سیاست تنشزدایی را در پیش گیرد و بیش از همه اعتماد اروپاییها را به خود جلب کند و درها را بر نظارتهای گاه و بیگاه بازرسان سازمان انرژی اتمی بگشاید تا اینکه بهانه به دست آمریکا نیفتد. مساله موشکهای بالستیک یکی از بهانههای مهمی است که آمریکا آن را به عنوان یک چماق بر سر برجام میکوبد. حال تا چه حد ایران در برابر این مساله کوتاه بیاید یا مقاومت کند یا ادامه دهد، بستگی به سیاستهای ایران دارد. در وهله اول باید هماهنگی و همراهی دستگاه دیپلماسی دولت با فرادولتیها صورت بگیرد تا با اجماع در مقابل سیاستهای آمریکا بتواند با طرح سیاستهای جدیدی راههای دخالتهای آمریکا در مورد برجام را ببندد. اما مهمتر از همه این است که درست است برجام بر مسائل اقتصای ایران در صورتی که به نحو کامل اجرا شود، تاثیرمثبت میگذارد، اما اقتصاد ایران از مسائل بسیار زیاد و چالشهای داخلی رنج میبرد که بسیاری از آنها اصلا ارتباطی با برجام ندارد و قبل از آنکه اصولا مساله هستهای مطرح شود، ریشه دوانده و تاکنون نیز ادامه یافته است. از جمله فساد گستردهای که در دستگاه دیوانسالاری و جناحهای مختلف وجود دارد و عدم سلامت بانکی و هزاران میلیارد تومان اختلاسهایی که صورت گرفته و باعث تعمیق فاصله و شکاف طبقاتی شده و همینطور کاهش بهرهوری و همچنین عدم توزیع بهینه منابع بین نیازهای واقعی اقتصاد و سوءمدیریتها و ناکارآمدی دستگاه بوروکراسی و گسترش فقر و وضعیت نامناسب فضای کسب و کار و تضعیف روزبهروز بخش خصوصی و بزرگتر شدن دولت بهرغم سیاستهای کلی نظام همه و همه مربوط به سیاستهای داخلی است و اگر هم مساله هستهای وجود نداشت، تمام این مشکلات در کشور ریشه دوانده و ادامه میداشت، درحالی که هنوز هم با آنها مواجه هستیم. بنابراین معتقدم در حال حاضر با اینکه مخالفت آمریکا با برجام بهعنوان یک چالش بسیار مهم پررنگ شده است، اما نباید افکار و توجهات مسئولان را از سایر معضلات، مشکلات و چالشهای درونی اقتصاد کشور منحرف و به خود معطوف کند، زیرا بدون برجام هم اگر مدیریت علمی در اقتصاد حاکم شود و ساختار اقتصادی را از حالت اقتصاد دولتی رانتی به یک ساختار اقتصاد آزاد رقابتی با محوریت بخش خصوصی سوق دهد، میتوان مشکلات را از سر راه برداشت و با توجه به ظرفیتهای نهان و آشکاری که به لحاظ مادی و انسانی در کشور وجود دارد، میتوان تولید ناخالص داخلی را به شدت بالا برد و اشتغال ایجاد کرد و بیکاری را که به بیماری مهلک اقتصادی و اجتماعی تبدیل شده، از بین برد. ما باید بیش از آنکه از نقض برجام بترسیم، از لشکر بیکاران که روزبهروز به تعدادشان افزوده میشود، واهمه داشته باشیم. واقعا باید فکری به حال جوانان این مملکت کرد که با مشقت و صرف منابع معتنابهی از داراییهای خانواده خود به دانشگاه رفته و فارغالتحصیل میشوند ولی بیکار هستند. باید همه تلاش خود را به کار بست و مشکلات معیشتی مردم را از میان برداشت.
محمود جامساز، اقتصاددان