بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی خيرخواهان

بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی

اقتصاد ایران در حالی وارد سال پایانی سند چشم‌انداز ۲۰ ساله ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۳ می‌شود که موفقیت کمی در جامه عمل پوشاندن به هدف رشد اقتصادی برای تبدیل ایران به اقتصاد اول منطقه مطابق با این سند داشته است. در واقع انتظار طبیعی این بود که دستیابی به رشد اقتصادی بالا و مداوم و به‌تبع آن ایجاد مشاغل جدید برای انبوه جوانان جویای کار، هر اولویت دیگر مدنظر حکومت را تحت‌الشعاع خود قرار دهد.
ایران قوی هاشمی‌طبا

ایران قوی

همچون سال‌های گذشته، در روز 22 بهمن مردم ایران در راهپیمایی سالروز پیروزی انقلاب اسلامی یعنی بیست‌و‌دوم بهمن حضور یافتند و خاطره پیروزی انقلاب و نیز شهدای انقلاب و دفاع مقدس را گرامی داشتند. انقلابی که با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی پیروز شد و مردم اعم از خواص یا عوام با برداشت خود -‌هر‌چند متفاوت- از آن استقبال کرده و بر آن پای فشردند
جمعه ۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 April 26
کد خبر: ۹۶۵۵۰
تاریخ انتشار: ۱۳ آذر ۱۳۹۶ - ۰۸:۰۹
درابتدا باید بگویم سخنان رئیس‌جمهور که اخیرا در دانشگاه سیستان‌و‌بلوچستان بیان کردند، از روی صداقت بوده است، ولی کشور در وضعیتی قرار دارد که نیاز به راه‌حل‌های سخت دارد که این راه‌حل‌های سخت حتما عوارض دارد.
تدبیر24»ما راه‌حل بدون عوارض برای مشکلات نداریم. بزرگ‌ترین مشکل امروز دولت، بودجه است. بودجه نامتعادل؛ درآمدهای کم و هزینه‌های زیاد. راه‌حل خروج از این بن‌بست، بالابردن درآمدها و کم‌کردن هزینه‌هاست. اما درآمدها از کجا می‌توانند زیاد شوند؟ یا باید قیمت سوخت تغییر کند یا سود عوارض گمرکی تغییر کند یا مثلا باید متناسب با رابطه تورم داخلی و خارجی، قیمت ارز تغییر کند تا صادرات کشور دچار افت نشود. اما هر یک از راه‌حل‌ها، راه‌حل‌های سختی هستند که عوارض دارند که عوارضش برای عده‌ای ناگوار است. بنابراین تصمیم‌گیری سخت است و برای اینکه این تصمیم‌گیری سخت اتفاق بیفتد، نیازمند به یک اتفاق‌نظر کلی در سطح کشور هستیم نه اینکه یکی تصمیم بگیرد و دیگری به‌جای حمایت از تصمیم، تصمیم را هُو بکند. به این خاطر این تصمیمات مهم باقی مانده‌اند و موقعیتی نیست که دولت وارد این تصمیم‌گیری‌های سخت و سنگین شوند. مثل تصمیم‌گیری در مورد قیمت انرژی، تصمیم‌گیری در مورد سود و عوارض گمرکی یا تصمیم‌گیری در مورد قیمت ارز که تصمیم‌گیری‌های آسانی نیستند و برای این تصمیمات سخت شرایط مهیا نیست، لذا دولت وارد اینها نشده و مشکلات بزرگ سر جای خودشان باقی مانده‌اند. پس دولت درحال حل مشکلات غیربزرگ است. به‌عنوان مثال دولت در پرداخت یارانه نقدی مانده است، به‌طوری که نه می‌تواند ادامه دهد و نه می‌تواند قطع کند. این یک تصمیم خیلی بزرگ است و نمی‌داند که باید چه کار کند. یک موقع امید داشتیم که با شرایط برجام، راه‌های بین‌المللی خوبی برای ما گشوده شود، ولی با آمدن رئیس‌جمهور جدید ایالات متحده آمریکا، همه طرف‌هایی که می‌خواستند با ایران کار کنند، به‌نوعی یا مورد تهدید یا تحت فشار قرار گرفته‌اند. بنابراین آن حرکت‌های بین‌المللی ما در حدی که مورد انتظارمان بوده، پرتحرک نیست و کند است. لذا این مسائل کار را سخت کرده و اکنون با مشکلاتی این‌چنینی مواجه هستیم.
اخیرا آقای پرویز فتاح، پیشنهادی مبنی بر ارجاع موضوع پرداخت یارانه‌های نقدی به کمیته امداد امام‌خمینی به دولت ارائه کرده‌اند که طی آن نیازمندان واقعی به این نهاد مراجعه کنند تا درخواستشان مورد بررسی واقع شود و یارانه دریافت کنند که با این پیشنهاد موافق هستم. معتقدم این سخن منطقی است و باید این نظر را بپذیریم، تصویب کنیم و کار را به کمیته امداد محول کنیم تا انجام شود. چون آقای فتاح نگران رأی این و آن نیست و آنچه به‌نظرش مصلحت است را بیان می‌کند. اما برخی نگران سوال هستند، نگران این هستند که نکند مجبور شوند در مقابل طرح سوالات احتمالی، باج دهند. ولی از آنجا که آقای فتاح چنین چیزی نمی‌خواهد، از روی بررسی‌های کارشناسی صحبت می‌کند، ضمن اینکه بی‌‌‌تجربه هم نیست. او سال‌ها سابقه مدیریت و وزارت دارد و آدم سلیم‌النفس و ورزیده‌ای است. به‌نظرم باید به او اعتماد کنیم و نظرش را بپذیریم. وزرای دولت به‌دلیل اینکه دائما تحت فشار انواع سوال‌کنندگان در مجلس هستند، انواع فشارها را متحمل می‌شوند، لذا در تصمیم‌گیری و اجرا محدودند. اما آقای فتاح نه به رأی اعتماد مجلس نیاز دارد و نه مورد سوال قرار می‌گیرد. آنچه می‌گوید مورد بررسی فنی و کارشناسی واقع شده است. اقتصاد ایران دچار چالش‌های اساسی مثل چالش صندوق‌های بازنشستگی، نظام بانکی، بیکاری و... است که راه‌حل‌های ناشناخته‌ای هم ندارد، ولی تصمیم‌گیری‌های خشنی را می‌طلبد. هر یک از این راه‌حل‌ها را انتخاب کنیم، باید عوارضش را هم تحمل کنیم و چون در حال حاضر همه اتفاق نظر ندارند و بعضا نظرات با هم زاویه هم دارند که این به‌معنای آن است که با هم اتفاق نظر ندارند، بنابراین موجب می‌شود که تصمیم‌گیری‌های مهم فعلا بلااقدام بماند.



اکبر ترکان، تحلیلگر مسائل سیاسی- اقتصادی
مطالب مرتبط
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما:
نام:
ایمیل:
* نظر:
داغ ترین ها