بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی خيرخواهان

بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی

اقتصاد ایران در حالی وارد سال پایانی سند چشم‌انداز ۲۰ ساله ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۳ می‌شود که موفقیت کمی در جامه عمل پوشاندن به هدف رشد اقتصادی برای تبدیل ایران به اقتصاد اول منطقه مطابق با این سند داشته است. در واقع انتظار طبیعی این بود که دستیابی به رشد اقتصادی بالا و مداوم و به‌تبع آن ایجاد مشاغل جدید برای انبوه جوانان جویای کار، هر اولویت دیگر مدنظر حکومت را تحت‌الشعاع خود قرار دهد.
ایران قوی هاشمی‌طبا

ایران قوی

همچون سال‌های گذشته، در روز 22 بهمن مردم ایران در راهپیمایی سالروز پیروزی انقلاب اسلامی یعنی بیست‌و‌دوم بهمن حضور یافتند و خاطره پیروزی انقلاب و نیز شهدای انقلاب و دفاع مقدس را گرامی داشتند. انقلابی که با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی پیروز شد و مردم اعم از خواص یا عوام با برداشت خود -‌هر‌چند متفاوت- از آن استقبال کرده و بر آن پای فشردند
جمعه ۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 April 26
کد خبر: ۸۹۲۲۲
تاریخ انتشار: ۱۴ شهريور ۱۳۹۶ - ۰۸:۱۶
مهدی مطهرنیا

 تدبیر24»هنوز وزیرعلوم از سوی رئیس‌جمهور به مجلس معرفی نشده است. درحالی که نتیجه رویکرد و نوع خاص مدیریت دولت‌های نهم و دهم در دانشگاه همچنان قابل مشاهده است، دولت روحانی در یک‌سال نخست خود گام‌های بلندی در جهت احیای دانشگاه برداشت، اما پس از استیضاح رضا فرجی‌دانا و روی کار آمدن محمد فرهادی، حرکت پرشتاب کند شد و بسیاری از اساتید و کنشگران دانشگاهی رضایت چندانی از این کندی نداشتند. وزارت علوم برای دولت دوازدهم نیز تبدیل به چالشی اساسی شده و هنوز این وزارتخانه بلاتکلیف است. مهدی مطهرنیا، عضو هیات علمی دانشگاه آزاد قم در این‌باره به مصاحبه با «آرمان» پرداخته که با هم می‌خوانیم.

به‌نظر شما چه چالش‌هایی پیش روی دولت روحانی بوده که تاکنون نتوانسته وزیر علوم را معرفی کند؟

درحالی که بنا به رویکردی که در برخی دولت‌ها طرح می‌شود، وزارتخانه‌های امنیتی نظیر اطلاعات، دفاع و کشور، مهم‌ترین حلقه‌های دولت هستند، در دولت‌های مدرن وزارتخانه‌های علوم، آموزش و پرورش و فرهنگ به‌عنوان حلقه‌های مهم دولت محسوب می‌شوند، چراکه با مدرن‌شدن جوامع و افزایش نقش نیروهای اجتماعی، این وزارتخانه‌ها در سپهر فکری جامعه و اجتماع موجود اهمیت بیشتری پیدا می‌کنند. در جوامع مدرن، دولت ناچار به مدیریت اجتماعی است. دولت درباره وزارتخانه‌های متفاوت مستقل عمل می‌کند، چراکه تجربه نشان داده که گاهی هم از سوی کنشگران سیاسی و احزاب منتقد و هم از سوی نیروهای مخالف به دولت فشار وارد می‌شود. اکنون و در ابتدای دولت دوازدهم نباید این فشار مضاعف به دولت وارد شود. در این بین، سه وزارتخانه مهم علوم، آموزش و پرورش و ارشاد به آسانی تحت فشار مضاعف از هر دوسو قرار می‌گیرند و دلیل سیاسی‌شدن فضای این وزارتخانه‌ها می‌تواند همین باشد. در مواردی مشاهده شده رویکردهای اقتدارگرایانه نگاهی امنیتی را در دانشگاه حاکم کرده است، هرچند در اول انقلاب شهدای گران‌قدرکشور همچون بهشتی، مطهری و باهنر و معمار انقلاب اسلامی معتقد بودند به‌علت هویت دانشگاه، در فضای آموزش عالی، همه نحله‌ها به بیان دیدگاه‌های خود بپردازند. با استقرار روحانی، انتخاب وزیر علوم به مهم‌ترین چالش دولت تبدیل شده است. این امر نشان‌دهنده آن است که دولت با تمام تلاش‌هایی که در دانشگاه‌ها انجام داد، نتوانست در تلطیف فضای دانشگاه‌ها موفق باشد و نگاه به دانشگاه‌ها، هنوز امنیتی است. نباید از یاد برد که تکثر بدون نظم در دانشگاه‌ها، به آسانی آموزش عالی را با عدم امنیت مواجه می‌کند، ضمن اینکه با تعدد دانشگاه‌ها در دهه گذشته، خانواده دانشگاه‌ها دچار درگیری‌های درونی شده و کنترل دشوار شده است.

در این بین تعدد دانشگاه‌ها چه نقشی ایفا می‌کند؟ اساسا این تعدد می‌تواند مفید باشد؟

در دولت‌های نهم و دهم به‌دلیل رقابت‌های سیاسی و سیاست‌زدگی در آموزش عالی و رفتارهای دولت درخصوص ایجاد وزارتخانه‌های گوناگون، دانشگاه‌های مختلف غیرانتفاعی را برای تضعیف دانشگاه آزاد تاسیس کردند. اکنون شاهد گسل بسیار شدیدی در ساختار مدیریت آموزشی هستیم. از سوی دیگر، بسیاری از دانشگاه‌های کشور زیر نظر وزارت علوم فعالیت می‌کنند که وظیفه و کارکرد آنها تربیت نیروی انسانی متخصص و مورد نیاز برای جامعه است. اگر وزارتخانه‌های مختلف به‌صورت مجزا، دانشگاه‌هایی ایجاد می‌کنند، یعنی به وزارت علوم، اعتمادی وجود ندارد و دانشگاه‌های رسمی نمی‌توانند نیروهای شایسته مورد نیاز کشور را تربیت کنند. مراکز علمی کاربردی، یعنی وزارت علوم توان تربیت نیرو بر اساس نیازهای کاربردی جامعه را ندارد و فاصله دانشگاه با بیرون قطع شده است. نمی‌توان صورت مساله را پاک کرد و به این وسیله نیازهای جامعه را برطرف نمود. دانشگاه‌های علمی کاربردی، پیام نور و غیرانتفاعی، هنگامی همچون قارچ سر برآوردند که سیاست‌زدگی بر دانشگاه مستولی شد و ایجاد رقابت با دانشگاه آزاد شکل گرفت.

دولت دوازدهم برای مقابله با بحران‌های دانشگاه چه اولویت‌هایی را باید در نظر بگیرد؟

 دولت دوازدهم باید به سمت ساماندهی دانشگاه‌های رسمی و غیررسمی حرکت کند و به جای رقابتی فرساینده به سمت سامانه دقیق دانشگاهی در دو ساحت دولتی و غیردولتی حرکت کند که در درون خود رقابت و تعامل توأمان باقاعده داشته باشند. به‌نظر می‌رسد در دولت دوازدهم صرف نظر از تعدیل و تلطیف فضای دانشگاهی باید به سمت ساماندهی ساختار آموزش عالی هم حرکت کرد. تکثری که به وحدت و وحدتی که به تکثر می‌انجامد، دموکراسی‌زا نخواهد بود، بلکه باعث ایجاد التهاب و گسست خواهد شد.

وزیر علوم چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد؟

وزیر علوم، باید شجاعت گذار از وضعیت کنونی را داشته باشد. ساختار وزارت علوم معیوب است و وزارت علوم باید با شهامت، فکری به حال این ساختار کند. کسی باید وزیر علوم باشد که با شجاعت لازم علم و جایگاه علم را به‌خوبی درک کرده باشد. می‌توان تاریخ دانشگاهی را به‌شکلی تعریف کرد که در آن نسل اول دانشگاه‌ها، دانشگاه‌های آموزش‌محور و نسل دوم دانشگاه‌های پژوهش‌محور و نسل سوم دانشگاه‌های کارآفرین بوده‌اند. اکنون ما داعیه گذار از نسل دوم به نسل سوم را داریم، اما همچنان در نسل اول مانده‌ایم و مهجورماندن علوم انسانی نیز به این درجازدن دانشگاه‌ها دامن زده است. اینکه وزیر آینده علوم انسانی خوانده باشد یا نه، اهمیت چندانی ندارد، بلکه او باید نسبت به جایگاه عمیق علم، جامعه علمی و شتاب علمی جامعه آگاهی لازم را داشته باشد.

در دوره‌هایی علوم انسانی در کشورما مهجور مانده است. وزارت علوم در تقویت جایگاه علوم انسانی چه نقشی می‌تواند داشته باشد؟

با اینکه در صدر انقلاب، کنشگران، نگاه علمی فراپوزیتیویستی را فریاد می‌زدند، کسانی با شعارهای مختلف در دهه‌های بعد از انقلاب، ادعای توجه ویژه به علوم انسانی و تاکید بر سیر تکاملی انسان بر مبنای علم داشته‌اند، اما در عمل شاهد یک نگاه پوزیتیویستی مطلق بوده‌ایم و علم‌زدگی به‌معنای محوریت علوم مهندسی، فنی، پایه و پزشکی، آن‌هم با تاکید بر رویکرد نظامی در دانشگاه‌های ما مطرح شده است. حتی پژوهش‌های کیفی در گروه‌های مختلف علوم انسانی مبتنی بر فرضیه است و اگر نداشته باشد، آن را رد می‌کنند، در حالی که تحقیقات کمی فرضیه‌آزما و تحقیقات کیفی و فرضیه‌آزمونند. مساله این است که شعارهای رایج مبنی بر توجه ویژه به علوم انسانی در عمل به هیچ‌وجه تحقق نیافته و در قالب شعار محبوس مانده است، چراکه درنیافته‌ایم جوامع انسانی در وهله نخست این پایه و بنیان مهم را داشتند و علوم اساسی مانند علوم سیاسی و جهتگیری‌های فرارشته‌ای مانند پژوهش ذهن و آینده‌پژوهی اکنون در کشورهای پیشرفته جهان، جزو رشته‌های ارزشمند و مهم مطرح می‌شود. امروز رشته‌های علوم انسانی در کشور ما فاقد کارآمدی است و با جهتگیری ناصحیح مواجه است. نه‌تنها در نگرش رسمی به علوم انسانی، بلکه در جامعه ملی با چالش‌های جدی مواجهیم. فلسفه در آلمان، حقوق در فرانسه و علوم سیاسی در آمریکا می‌درخشند. در چنین جوامعی بهترین مهندس‌ها، پزشک‌ها و تلاش‌ها در جهت بهبود جامعه را می‌بینیم، اما در شرق گاه شاهد برخورد با علوم انسانی هستیم. می‌توان گفت چنین جوامعی روی پیشرفت را نخواهد دید.

مطالب مرتبط
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما:
نام:
ایمیل:
* نظر:
داغ ترین ها